غلامرضا صدیق اورعی؛ احمدرضا اصغرپور ماسوله
چکیده
در مقالة حاضر، با استفاده از دادههایی که از روستاهای زلزلهزدة بم بعد از وقوع زلزلة سال 1382 جمعآوری شده است، یکی از مهمترین انگارههای جامعهشناختی در زمینة فجایع طبیعی بررسی شده است. زلزله یا هر فاجعة طبیعی دیگر به بخش یا لایهای از جامعه آسیب میزند که لایة ریختشناختی (مورفولوژی) نامیده میشود و طی آن احتمال دارد که جامعه ...
بیشتر
در مقالة حاضر، با استفاده از دادههایی که از روستاهای زلزلهزدة بم بعد از وقوع زلزلة سال 1382 جمعآوری شده است، یکی از مهمترین انگارههای جامعهشناختی در زمینة فجایع طبیعی بررسی شده است. زلزله یا هر فاجعة طبیعی دیگر به بخش یا لایهای از جامعه آسیب میزند که لایة ریختشناختی (مورفولوژی) نامیده میشود و طی آن احتمال دارد که جامعه بخشی از اعضای خود را از دست بدهد. این لایه شامل امکانات و ویژگیهای فیزیکی جامعه است. میزان آسیبدیدگی اعضای جامعه، تابعی از شدت حادثه و نیز استحکام فیزیکی و آمادگی دفاعی آن است. ازدستدادن برخی از اعضا برای جامعه دو پیامد مهم دارد: اول، آسیبدیدن شبکههای روابط اجتماعی، و دوم، فعالشدن اعضای شبکههای اجتماعی برای جبران آسیبدیدگی. بعد از وقوع حادثه و آسیبدیدگی بخشی از جامعه، لایههای دیگر فعال میشوند و تلاش میکنند آسیب را حتیالامکان کاهش دهند و بهسوی بهبودی بروند. ویژگی مهم شبکههای اجتماعی آن است که عموماً به گرههای خاصی متکی نیستند و ازبینرفتن گرههای معدود به گسست در شبکه نمیانجامد، بلکه دیگر اعضای شبکه را به نزدیکی ترغیب میکند. البته، این ادعا را دو عامل مهم محدود میکنند: اول، تعداد اعضای آسیبدیده، و دوم، میزان فشار معیشتی بر بازماندگان. هر دو عامل اگر افزایش یابند ممکن است انسجام اجتماعی را مختل کنند، نظم اجتماعی را بر هم بریزند و اشخاص را بهسوی فردگرایی سوق دهند. تحلیلهای انجامشده با استفاده از دادههای کمّی دست اول نشان میدهد که در روستاهای زلزلهزدة بم، شبکههای اجتماعی به یاری تقریباً تمام افراد آسیبدیده رفتهاند و گرچه خود بازماندگان هم آسیب دیده بودند، کمکرسانی متوقف نشده و این خود عامل مهمی در هضم سریعتر پیامدهای ناگوار زلزله بوده است.
محسن ابراهیمپور
چکیده
کارکرد و نقش تاریخی جامعة روستایی ژرفتـر و گسـتردهتـر از فرهنـگ کشـاورزی و عرضة مازاد تولید و نیروی انسانی به بخشهای شهری، صنعتی، هنری و تجاری اسـت. در حوزة کشاورزی، فرآیندهای عمقیشدن کشت و اکتشافات و اختراعات مربوط به آن معلولِ سرشت ارزشمند جامعة روستایی است. ایـن پـژوهش بـا اسـتفاده از روشهـای اسنادی و پیمایشی اجرا شد. از میان حدود ...
بیشتر
کارکرد و نقش تاریخی جامعة روستایی ژرفتـر و گسـتردهتـر از فرهنـگ کشـاورزی و عرضة مازاد تولید و نیروی انسانی به بخشهای شهری، صنعتی، هنری و تجاری اسـت. در حوزة کشاورزی، فرآیندهای عمقیشدن کشت و اکتشافات و اختراعات مربوط به آن معلولِ سرشت ارزشمند جامعة روستایی است. ایـن پـژوهش بـا اسـتفاده از روشهـای اسنادی و پیمایشی اجرا شد. از میان حدود 3000 کتاب و گزارش علمـی و پژوهشـی، سیصد منبع با همکاری دانشجویان ارشد توسـعة روسـتایی مـرور و مقولـهبنـدی شـد. نگارنده با استفاده از دادههای پیمایشی و آمارهای نمونـهای، بـه تحلیـل شـاخصهـای روستایی و کشاورزی پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که در طول دهة اول انقـلاب و در پی توسعة مشارکتی، استانداردهای زیستی بسیاری از روسـتاها و منـاطق محـروم افزایش یافته، میزان مرگومیر اطفال کاهش پیدا کرده و سـطح برخـورداری و آگـاهی روستاییان بالا رفته است، اما در پی بخشیشدن ساختار توسعة روستایی، که دیرزمـانی تا سطح وزارتخانه ارتقا یافته بود، بسیاری از شاخصهای توسعه در دو دهة اخیـر سـیر نزولی داشته است. باوجوداین، جوامع روستاییای که 38/5 درصد اراضی زراعی دارنـد، بیش از 50 درصد محصولات غذایی و 70 درصد محصولات کاربردی را تولید میکنند. ازآنجاکه توسعة روستایی و رشد کشاورزی دو روی یک سکهاند، پیشـرفت هـمزمـان وتوأمان جوامع روستایی و کشاورزی و کاهش حاشیهنشینی شهری در گرو تحقق اصول راهبردی حمایتگرایی نوین قرین موفقیت خواهد بود. ازطـرف دیگـر، نسـبت متوسـط درآمد خانوار روستایی، از 60 درصد در سال 1391، به 56 درصـد در سـالهـای اخیـر تنزل یافته است. افزایش ضریب انگل و روند فزایندة نابرابری بـین جوامـع روسـتایی و شهری هم در افزایش سوءتغذیه و بیماری و شتاب حاشیهگزینی مؤثر است. درنتیجـه، ضروریترین راهکار جهت تعدیل طغیان حاشـیه علیـه مـتن، بازگشـت بـه اجتماعـات محلی و ایجاد نهاد هماهنگی و مدیریت توسعة روستایی است. این مقاله بـه شـرح چگونگی و فرآیند چنین کوششی میپردازد.
محبوبه بابایی؛ زهره نجفی اصل
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، ، صفحه 5-28
چکیده
امروزه، بعد از فقر و مهاجرت روستایی، اعتیاد روستایی یکی از عوامل مهم تضعیف و ناکارآمدی نیروی انسانی و اختلال در جامعة روستایی بهشمار میآید. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی، به مطالعه علل گرایش به سوءمصرف مواد مخدر درمیان جوانان ساکن در روستاهای شهرستان دلفان میپردازد. روستاهای شهرستان دلفان ازنظر میزان ...
بیشتر
امروزه، بعد از فقر و مهاجرت روستایی، اعتیاد روستایی یکی از عوامل مهم تضعیف و ناکارآمدی نیروی انسانی و اختلال در جامعة روستایی بهشمار میآید. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی، به مطالعه علل گرایش به سوءمصرف مواد مخدر درمیان جوانان ساکن در روستاهای شهرستان دلفان میپردازد. روستاهای شهرستان دلفان ازنظر میزان معتادان به مواد مخدر در استان مقام اول تا سوم را دارد. نمونهها بهصورت هدفمند و بهروش گلولهبرفی انتخاب شدند و تا حد اشباع نظری با ۲۰ معتاد مواد مخدر و مسئول کمپ ترک اعتیاد و فروشندة مواد مخدر و ریشسفیدها مصاحبه انجام شد. دادههای پژوهش با استفاده از مصاحبة عمیق گردآوری شد و تجزیه و تحلیل دادهها با روش تحلیل محتوای عرفی صورت گرفت. یافتهها حاکی از آن است که حمایتهای اجتماعی از مصرف مواد مخدر ناشی از خردهفرهنگ محلی و عوامل ساختاری و مصرف تفننی ریشسفیدان، زمینهساز مصرف مواد مخدر بوده است و عوامل اجتماعی ازقبیل نزاعهای سابق در روستا، وضعیت شغل و وضعیت گذران اوقات فراغت بر تداوم سوءمصرف مواد مخدر تأثیر داشته است. برطبق یافتههای پژوهش، حضور دهیار کاردان و آگاه با دراختیارداشتن زیرساختهای اجرایی و قانونی برای آگاهسازی روستاییان و جذب مشارکت آنها، از مهمترین عوامل برای عدم گسترش سوءمصرف مواد مخدر است.
زهرا محمدی
دوره 12، 1(ویژه جامعه شناسی روستایی) ، فروردین 1397، ، صفحه 105-127
چکیده
این مقاله با هدف مطالعه روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران و ریشههای اجتماعی- سیاسی آن نوشته شده است که نمونههایی از داستانهای ایرانی در مورد روستا و روستائیان را انتخاب کرده و با نظریه گلدمن به تحلیل آنها می-پردازد. این مطالعه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. نمونهها شامل پنج داستان در بازه زمانی سال1343 تا 1377 میباشد. ...
بیشتر
این مقاله با هدف مطالعه روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران و ریشههای اجتماعی- سیاسی آن نوشته شده است که نمونههایی از داستانهای ایرانی در مورد روستا و روستائیان را انتخاب کرده و با نظریه گلدمن به تحلیل آنها می-پردازد. این مطالعه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. نمونهها شامل پنج داستان در بازه زمانی سال1343 تا 1377 میباشد. یافتههای تحلیلی نشان میدهد؛ نوعی پیشداوری منفی نسبت به روستا و فرهنگ روستایی وجود دارد که در ادبیات داستانی ایران به شیوههای مختلف ازجمله برجسته نمودن باورهای خرافی روستائیان و خلق رویدادهای وهمناک و غیرطبیعی نمود پیدا کرده است. تصویر ارائه شده از روستا طی دوره مورد مطالعه، تصویری معوج و غیرطبیعی است که در خوانندهی اثر حس دافعه نسبت به روستا ایجاد میکند. این حس به ارزیابی از روستا و روستائیان سمتوسویی منفی می-بخشد.
موسی عنبری؛ سیداحمد فیروزآبادی؛ سیما سروش
دوره 7، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 110-136
چکیده
به نظر میرسد با تغییر نگرشها دربارة مصرف در جامعة روستایی ایران و رواج پدیدة مصرفگرایی در جامعه، میل به مصرف در روستاییان نیز افزایش یافته و تمرکز از نیازهای اساسی به سمت نیازهای کاذب و مخصوصاً تجملی تغییر پیدا کرده است. مسئلة اصلی این پژوهش شناسایی برخی عوامل دخیل در بهوجودآمدن و تشدید مصرفگرایی روستایی است. با استفاده ...
بیشتر
به نظر میرسد با تغییر نگرشها دربارة مصرف در جامعة روستایی ایران و رواج پدیدة مصرفگرایی در جامعه، میل به مصرف در روستاییان نیز افزایش یافته و تمرکز از نیازهای اساسی به سمت نیازهای کاذب و مخصوصاً تجملی تغییر پیدا کرده است. مسئلة اصلی این پژوهش شناسایی برخی عوامل دخیل در بهوجودآمدن و تشدید مصرفگرایی روستایی است. با استفاده از نظریههای وبلن، بوردیو، دوزنبری این مسئله تحت بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق کمی و پرسشنامه استفاده شده است. نمونه 300 نفر افراد بالای 15 سال هستند که از سه روستای کوشک هزار (فارس)، نقندر (خراسان رضوی) و تنگسرخ (کهکیلویه و بویراحمد) انتخاب شدهاند. یافتهها حاکی از وجود مصرفگرایی در سطح متوسط در بین روستاییان تحت مطالعه است که دراینمیان، زنان مصرفگراتر از مردان هستند. درآمد، تحصیلات، مادیگرایی، رقابت منزلتی، بیان خود و رفتوآمد به شهر رابطة معنیدار و مثبتی با متغیر وابسته (مصرفگرایی) داشتهاند و سن با متغیر مصرفگرایی رابطة معنیدار و عکس دارد. ازسوی دیگر، محل تولد (شهر یا روستا)، رفتوآمد خانوارها و روستاهای مختلف نیز رابطة معنیداری با متغیر وابسته (مصرفگرایی) نداشتهاند.