منیژه مقصودی؛ جبار رحمانی
دوره 5، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 132-153
چکیده
روششناسی در تحقیقات انسانشناختی، همانند سایر رشتههای علوم اجتماعی، بخش بسیار اساسی پژوهش بهشمار میآید. با وجود ادعاهایی که دربارة عام بودن روششناسیها وجود دارد، در حوزة انسانشناختی میبایست این مسئله را پذیرفت که روششناسیهای موجود برحسب نوع رابطة پژوهشگران فرهنگی با موضوع تحقیق و شرایط و زمینههای این رابطه شکل ...
بیشتر
روششناسی در تحقیقات انسانشناختی، همانند سایر رشتههای علوم اجتماعی، بخش بسیار اساسی پژوهش بهشمار میآید. با وجود ادعاهایی که دربارة عام بودن روششناسیها وجود دارد، در حوزة انسانشناختی میبایست این مسئله را پذیرفت که روششناسیهای موجود برحسب نوع رابطة پژوهشگران فرهنگی با موضوع تحقیق و شرایط و زمینههای این رابطه شکل گرفتهاند. این رابطه در زمینهای از پیشفرضهای روششناختی آن علم و نوع رابطة سیاسی که میان محقق و موضوع به طور ضمنی و صریح وجود دارد شکل میگیرند. این موضوع را بیش از همه میتوان در تحقیق در زمینة مسائل بومی که محقق هم جزئی از آن است دید. این نوع پژوهشها خارج از عرف روششناسی پژوهشهای فرهنگی در انسانشناسی است که محققی غریبه و غربی، در مورد مردمی بومی و غیرغربی به پژوهش میپردازد. در این مقاله بر مبنای کار میدانی انسانشناختی در حوزة مناسک دینی در ایران (حوزهای که خود محققان هم بدان تعلق داشتهاند)، به طرح روششناسی گفتگویی برای انسانشناسی بومی خواهیم پرداخت. برای این هدف با نقد معرفتشناختی پارادایم روششناسی انسانشناختی و کاستیهای آن برای انسانشناسی بومی، و با توجه به این بحث که فرهنگ بیش از همه در حوزة ناخودآگاه ذهن مردم قرار دارد، روششناسی گفتگوی معطوف به خودآگاهی مطرح شده است. بر مبنای این روششناسی، گفتگو مناسبترین راهی است که دانش ضمنیای که محقق و موضوع در آن مشترک هستند، در قالب گفتار، به سطح خودآگاه و به موضوعی برای تأملات انسانشناختی و فرهنگی تبدیل شود.