مقصود فراستخواه؛ جبار رحمانی؛ بهروز سپیدنامه
دوره 11، 2(ویژه ایلام) ، تیر 1396، ، صفحه 25-55
چکیده
دین یکی از کهنترین نهادهای بشری است که بهدلیل مشروعیتداشتنِ هنجارهایش انسجامآفرین است، اما دگرگونیهای اجتماعی ممکن است سبب کاهش مشروعیت هنجارهای دینی در جامعه و استقرار هنجارهای جدید و خویشآفرین شوند که به پدیدهای به نام بیهنجاری دینی خواهد انجامید. در این مقاله، بهمنظور مطالعة وضعیت بیهنجاری دینی دربین دانشجویان ...
بیشتر
دین یکی از کهنترین نهادهای بشری است که بهدلیل مشروعیتداشتنِ هنجارهایش انسجامآفرین است، اما دگرگونیهای اجتماعی ممکن است سبب کاهش مشروعیت هنجارهای دینی در جامعه و استقرار هنجارهای جدید و خویشآفرین شوند که به پدیدهای به نام بیهنجاری دینی خواهد انجامید. در این مقاله، بهمنظور مطالعة وضعیت بیهنجاری دینی دربین دانشجویان دانشگاههای ایلام، پس از مرور مطالعات پیشین و تدوین چارچوب مفهومی در چارچوب پارادایم کیفی، سنت تفسیری و نظریة مبنایی، و با بهرهگیری از ابزار مصاحبة نیمهساختمند، دادههای تحقیق جمعآوری شد. یافتهها نشاندهندة وجود پدیدة بیهنجاری دینی دربین گروهی از دانشجویان است که شامل مراحل دین عادی، ورود به دانشگاه، تحولات زیست دانشجویی، تردید در هنجارهای دینی، بحران مشروعیت هنجارها و استقرار نظام هنجاری جدید است. دانشجویان بهمنظور رهایی از تعارضهای ناشی از بیهنجاری دینی، به ایجاد گونههایی از دینداری خودمرجع و خنثیسازی اثرهای آن اقدام میکنند. مقولة کانونی این مطالعه ناحتمیّت دین است. در این مطالعه، الگوی پارادایمیک اخذشده از دادهها در چارچوب نظریة مبنایی درقالب عوامل علّی، زمینهای، مداخلهای، راهبردی و پیامدی ترسیم، توصیف و تشریح شده است.
شیوا علینقیان؛ محمود شهابی؛ فاطمه جواهری
دوره 7، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 55-82
چکیده
مقالة حاضر دلالتها یا معانی فرهنگی حاکم بر انتخاب پوششهای متنوع زنانه در فضای شهر تهران تشریح و تحلیل کرده است. کدهای مختلف پوششی زنان، فرایندهای تولید معانی، استراتژیهای پوششی و پیامدهای انتخاب انواع پوشش با اتخاذ رویکردی پدیدارشناسانه و استقرایی مطابق با روش نظریهپردازی مبنایی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق که برآمده ...
بیشتر
مقالة حاضر دلالتها یا معانی فرهنگی حاکم بر انتخاب پوششهای متنوع زنانه در فضای شهر تهران تشریح و تحلیل کرده است. کدهای مختلف پوششی زنان، فرایندهای تولید معانی، استراتژیهای پوششی و پیامدهای انتخاب انواع پوشش با اتخاذ رویکردی پدیدارشناسانه و استقرایی مطابق با روش نظریهپردازی مبنایی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق که برآمده از نمونهگیری نظری و مصاحبه با 35 زن تهرانی بود نشان داد پوشش این زنان نهتنها در شکل بلکه در معنا نیز لایهها و سطوح متنوعی دارد و نمیتوان آن را صرفاً در تفکری اصلی که گفتمان مسلط برای بازتولید آن میکوشد خلاصه کرد. دادهها نشان میدهند که تنوع پوششی در میان نمونهها از نوعی منطق مذاکرهای نشئت میگیرد که مبتنی بر نوعی چانهزنی و بدهبستان با محیط است. این زنان ازطریق تغییر کدهای پوششی خود با فضایی که وارد آن
میشوند به گفتوگو میپردازند و درقبال پوششی که برمیگزینند، پاسخی متناسب از محیط دریافت میکنند و بدینترتیب خود را به اهداف، انگیزهها و پیامدهای دلخواه نزدیک میکنند. زنان میتوانند بهواسطة تغییر پوشش خود در محیطهای مختلف حضور اجتماعی متفاوتی را رقم بزنند. چنین تغییری نتیجة زندگی در زیستجهانی متناقض است و نشان میدهد که زنان در فضای امروز ایران نه درقالب کلیشة سنتی، فرودست و پذیرای بیچونوچرای ساختارهای اجتماعی هستند و نه توان ازبینبردن آنها را دارند، بلکه همزمان دارای درجاتی از سوژگی و فرودستیاند که به آنها امکان میدهد ساختارهای اجتماعی را نه بهطور کامل بلکه بهطور نسبی نادیده بگیرند یا به چانهزنی با آن بپردازند.