2024-03-29T09:11:33Z
http://www.jss-isa.ir/?_action=export&rf=summon&issue=3739
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
تقویت اخلاق شهروندی: راهی برای گذار به مردمسالاری مشارکتی
ناصر
فکوهی
امروزه در ادبیات سیاسی جهان بیش از هر چیز بحث گذار از مردمسـالاری )دموکراسـی( نماینـدگی بـهمردمسالاری مشارکتی مطرح اسـت. دلیـل ایـن امـر آن اسـت کـه بـا رشـد جوامـع انسـانی، گسـترششهرنشینی و بالارفتن فرهنگ عمومی و پیچیدهتر شـدن روزافـزون سـازوکارها و روابـط انسـانی، افکـارعمومی و اقشار گوناگون اجتماعی کمتر به سیاست و سیاستمداری به صورت حرفـهای اشـتغال دارنـد وبرعکس بیشتر تمایل دارند سرعت چرخههای سیاسی و امکـان مشـارکت مسـتقیم خـود را در مـدیریتزندگی و سامان دادن به وضعیت عمومی و زندگی روزمـره خـویش افـزایش دهنـد. شـروع ایـن فرآینـدسالهاست نه فقط در کشورهای توسعهیافته بلکـه در کشـورهای در حـال توسـعه از خـلال گسـترش وتعمیق فعالیتهای سازمانهای غیر دولتی در همه زمینهها، به وجـود آمـدن سـازمانهـای غیـر دولتـیمنطقهای و بینالمللی و تأثیرگذار شدن هرچه بیشتر آنها در سیاستگذاریهای ملـی و جهـانی مشـهوداست. در این چشمانداز شهر و شهروندی نقشی اساسی دارند. این مقاله تلاش مـیکنـد سـازوکارهایی راکه میتوان برای این گذار از دولت و سیاست مبتنی بـر مـردمسـالاری نماینـدگی )تفـویض اختیـار بـهسیاستمداران حرفهای( به مردمسالاری مشارکتی )مستقیم( در نظر گرفت بررسی نماید. تأکید ما بـر آناست که چگونه و با استفاده از کدام منابع میتـوان و بایـد از طریـق تقویـت اخـلاق شـهروندی و تفکـرشهروندی به این هدف نایل آمد. در واقع استدلال مقاله آن است کـه شـهروندی نـوعی تمـرین در ابعـادکوچک برای رسیدن به آن نوع از مردمسالاری است و بهخصـوص بـا اسـتفاده از امکانـات دیـد فناورانـه)جامعه شبکهای( و بهکارگیری درست و مناسب تقسیمات شهری )بـه ویـژه زنـدگی محلـهای و تقسـیمشهر به خردهپهنههای قابل مدیریت مستقیم( میتوان به سوی این اشـکال جدیـد حرکـت کـرد تـا هـمالگویی برای گذار به واحدهای بزرگتر ارائه شود و هم به صورتی موازی مردمسـالاری نماینـدگی را نیـزکه هنوز برای تحکیم فرآیندهای ملتسازی و دولتسازی در کشوری همچون کشور مـا ضـروری اسـت،تقویت گردد
انسان شناسی شهری
شـهروندی
مـردم سـالاری مشـارکتی
مـردم سـالاری نماینـدگی
ملت سازی
2010
07
01
1
15
http://www.jss-isa.ir/article_23388_b722fe79e016b9a93b5ba49ad4abf5c5.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
شهر بی انضباط و محدودیتهای ظهور شهروندی در ایران
عباس
کاظمی
محمد
رضایی
حکومتپذیری 1سازوکاری است که شهر مدرن را به شهری منضبط بدل کرده اسـت. پیامـدهای چنـینشهری موضوع تأملات جامعهشناسان و فیلسوفان بوده است. برخـی از نظریـههـا بـر اخـلاق اجتمـاعی وفردگرایی دگرخواهانه و برخی دیگر بر شکلی از جامعه انضباطی تأکیـد کـردهانـد. نحـوه تکـوین جامعـهانضباطی و شهر منضبط در کانون اصلی چنین مباحثی بـوده اسـت. چنـین نظریـههـایی عمـدتاً جهـتتوضیح شکلگیری جامعهای با انضباط بهکار گرفته میشوند، در حالی که در موضـوع بحـث مـا چنـیننظریههایی بناست به تشریح آنچه که ما شهر بیانضباط مینامیم کمک کنند. ایـن مقالـه ضـمن بحـثحول نتایج یک تحقیق درباب نظارت و کنترل در جامعه نشـان مـیدهـد شـهر بـیانضـباط در ایـران ازخصایصی چون احساس بیهنجاری در میان شهروندان، عدم احساس نظارت و کنترل، بـیاعتمـادی بـهنهادهای انضباطی و احساس عدم قطعیت قانون برخوردار است. سپس بر اساس چنین شـاخصهـایی بـهمؤلفههایی از عقلانیت در زندگی روزمره میرسیم که متناسب با شهر بیانضباط است. شهر بیانضـباط ازنظر ما قبل از هرچیز متأثر از سازمان اجتماعی جامعهای است که به چنین بیانضباطیای دامن میزند
شهر بی انضباط
اخلاق شهروندی
عقلانیت
نظارت
آنومی
2010
07
01
16
30
http://www.jss-isa.ir/article_23389_98018009659966325efc09a029f3029c.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
تحلیلی بر وضعیت شهروندی در شهر تهران: نگاهی بر مدیریت شهری
ملیحه
شیانی
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جذابیت عام برخوردار است و توجه بسیاری از عالمـان اجتمـاعی وسیاسی را در رشتههای مختلف به خود جلب کرده است. گرایش به شهروندی و بهکـارگیری آن در درکو تحلیل بسیاری از مسایل اجتماعی و شهری صرفاً بـه تـلاشهـای علمـی و ارزشـمند صـاحبنظـران وپژوهشگران مربوط نمیشود، بلکه به شایستگی خود مفهوم جهت کارآمدی در مـدیریت و برنامـهریـزیدر امور مختلف هم بازمیگردد. به گونهای که امروزه بسیاری از موضوعها و مسایلی نظیر فقـر، نـابرابری،جنسیت و حتی محیط زیست از منظر شهروندی تحلیلمیشوند؛ نوشتار حاضر هـم در اصـل بـر مبنـایسودمندی ایده و مفهوم شهروندی در مدیریت شهری تدوین شده است.این مقاله تلاش دارد ضمن مرور تاریخی بر مفهوم شهروندی، با استناد به یافته هـای پژوهشـی وضـعیتشهروندی در شهر تهران را بررسی کند. نتایج به دست آمده نشان میدهد شـهروندی بـرای نسـبت قابـلتوجهی از افراد معنادار و قابل درک نبوده و آگاهی نسبت به حقـوق، عمـل بـه وظـایف و برخـورداری ازاحساس شهروندی با عوامل بازدارندهای در جامعه مواجه است. بدیهی است شـهروندی بـا رفـع موانـع وایجاد زمینه های عینی و ذهنـی آن در بخـشهـای مختلـف بـه منصـه ظهـور خواهـد رسـید. مـدیریتشهریمیتواند با تدوین و اجرای برنامه های شهروند مدار گـامهـای مـؤثری در حـل مسـایل و مشـکلاتشهری بردارد
شهروندی
حقوق
وظایف
احساس مدیریت شهری
2010
07
01
31
45
http://www.jss-isa.ir/article_23390_90c3674886c37ce7a8ece056087dc318.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
تحلیلی جامعه شناختی از تناقضات فضایی و اجتماعی توسعه شهری
یعقوب
موسوی
در دوران اخیر محیطهای شهری به کانون ظهور اشکال گوناگون تناقضـات فضـایی و اجتمـاعی تبـدیل
شدهاند و نیز در شهرها شاهد توسعه شرایطی پر از ابهام در بعد اجتماعی و یا نارسایی در عملکرد فیزیکی
هستیم. به ویژه کلانشهرها در دنیای کنونی به دلیل تراکم مشکلات ناشی از سازمان و عملکرد بخشهای
منفک درونی آن به مکان شکلگیری انواع تعارضات تهدیدکننده حیات شهرنشینان تبـدیل شـدهانـد. از
زمان ظهور شهرهای بزرگ، نگرانی از خطرهای درونی فزاینده آنها توجه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی
و شهری را بهخود جلب نموده است. در این میان کلانشهرهای کشـور مـا نیـز بـه دلیـل عقـبمانـدگی
ساختاری و فقدان برنامهریزی و نیز رویکرد ناصحیح در توسعه شهری دچار سرنوشتی شدهاند که بسیاری
از دیگر شهرهای بزرگ جهان بدان مبتلا هستند. تجربه جهانی توسعه شهری نشان مـیدهـد کـه رشـد
فوقالعاده جمعیت شهری و در کنار آن افزایش زیرساختهای فیزیکی و در نهایت فعالیت عقلانی آنگونه
که اقتضاء مینماید نتوانسته است مانع شکلگیری تعارضات قابل پیشبینی در عرصههای مختلف فضایی
و اجتماعی گردد. با استفاده از رویکرد جامعه شناختی شهری مطالعه پدیده توسعه و عمران شهری از یک
سو و ظهور عوارض و ناهنجاریهای کارکردی به ویژه در بعد اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر موضوعی
است که این مقاله درصدد بررسی آن است. به عبـارت دیگـر، هـدف از ایـن بررسـی ترسـیم چشـم انـداز
جامعهشناختی تناقضات شهری در چارچوب تعارض توسعه عمرانی شهری در ارتباط با توسعه اجتماعی و
فرهنگی آن است. تلقی توسعه شهری در مقیاس منحصراً کالبدی مقوله است که سالهاست مورد تردید
است و در عوض توسعه توأمان کالبدی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان ابزار کار برنامـه ریـزی مـورد توجـه
میباشد. این مقاله تلاش دارد تا با طرح دیدگاه اجتماعی، چگونگی تحلیل و بررسی تناقضات کنونی حیات
شهری در ابعاد جامعه شناختی آن را در کانون مطالعه قرار دهد.
کلانشهرها
تناقضات شهری
تعارضات شهری
توسعه شهری
فضای اجتماعی
2010
07
01
46
61
http://www.jss-isa.ir/article_23392_0d68786d8bb9935f60d05aee1001fe09.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
ناامنی هستی شناختیِ زندگی شهری در آثار روشنفکران ادبی )شهر تهران در دهه های چهل و پنجاه شمسی(
محمدامین
قانعی راد
ایــن مقالــه بــه بررســی بازنمــایی تجربــۀ پدیدارشــناختی در آثــار روشــنفکــران ادبــی شــهر تهــران)شعرای نوپرداز( در دهههای چهل و پنجاه شمسی مـیپـردازد. دلیـل انتخـاب دهـههـای مزبـور، رشـد شـتابانشهرنشینی و برنامههای نوسازی در ایران و به ویژه، گسترش شهر تهران بـه لحـاظ جمعیتـی و توسـعۀ فضـاهایشهری در این دوره است. در پی رونـد شـتابان صـنعتیشـدن و متعاقـب اصـلاحات ارضـی در ایـن دوران، یـک"جنبش مهاجرت" گسترده شکل گرفت و شهر تهران به یکی از کانونهای اصلی جذب مهاجران تبدیل شـد. دراین دوره، توسعۀ ادبیـات مـدرن حاصـل فعالیـت قشـر روشـنفکـری بـود کـه غالـب آنـان بـه لحـاظ خاسـتگاهجمعیتشناختی به تهران تعلق نداشتند. روشنفکران ادبی این دوره دیدگاهها و نگرشهای متنوعی داشـتند کـهبا وجود تجربۀ آنان از مدرنیته و گسترش فضایی و جمعیتی تهران با یکدیگر شـباهتهـایی را نشـان مـیدهنـد.برای شناخت تجربۀ روشنفکری، آثار برخی از شاعران نوپرداز این دوره چـون فـروغ فرخـزاد، سـهراب سـپهری،احمد شاملو، فریدون مشیری، حمید مصدق و محمدرضا شفیعی کدکنی انتخاب شـدهانـد. مـلاک انتخـاب ایـنشاعران، شهرت ادبی و گسترش سبک و تجدید چاپ مکرر آثار آنها طی سالهای مزبور و پس از آن است.چارچوب مفهومی و نظری این مطالعه تا حدی حاصل تقارب نظریات لوییس ویرث و آنتونی گیدنز است. در ایـنمقاله مفهوم "ناامنی هستی شناختی" برای توصیف نگرشهای عاطفی و شناختی شاعران بـه کـار مـیرود. رشـدشهرنشینی در دهههای چهل و پنجاه و در شرایط فقدان عرصه عمومی و جامعه مـدنی، بـا توسـعۀ یـک جامعـۀتودهای همراه بود که پا به پای آن، از خودبیگـانگی اجتمـاعی و احسـاس تنهـایی در بـین مـردم تهـران رسـوخمیکرد. توسعه شهر تهران با از دست دادن نقاط مرجع، حس فناپذیری، فقدان اعتماد اجتماعی و از دسـت دادنهویت شخصی در بین شهرنشینان پیوند داشت. این شاخصهـا از لحـاظ روانشـناختی ـ عـاطفی، بـه پیـدایش"ناامنی هستی شناختی" در بین مردم انجامید و با هول، اضطراب و احساس ناامنی روانی همراه بود. روشنفکرانادبی به عنوان لایۀ حساس جامعه، تنشهای این جامعه تودهای را بیش از همه درک میکردند و آثار آنان مبـینحس "ناامنی هستی شـناختی" در یـک جامعـۀ شـهری تـودهوار و در حـال رشـد اسـت. مشخصـههـای نـاامنیهستیشناختی، همچون حس بیمکانی و گمگشتگی، احساس مرگ ذهنی، عدم یقین، بـیمعنـایی و زنـدگی دریک شهر با روابط ناپایدار و اعتمادناپذیر و داشتن هویتی نامنسجم، ناتوان و در هـم شکسـته در آثـار ادبـی ایـن دوره منعکس است. این مقاله با کاربرد روش تحلیل محتـوای کیفـی، مشخصـه هـای نـاامنی هسـتی شـناختی وواکنشهای متفاوت هویت جویی و امنیت خواهی، چون میل به مرگ، انتظار، میل به مهـاجرت و گریـز تخیلـی رادر آثار شاعران مزبور بررسی میکند.
تجربـۀ شـهر
تجربـۀ مدرنیتـه
پدیدارشناسـی شـهر
روشـنفکـران
نـاامنی هسـتی شـناختی
همبستگی اجتماعی
اعتماد
2010
07
01
62
85
http://www.jss-isa.ir/article_23393_93679c5a368c0cbe5549dae90fa1f563.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
بررسی انسانشناختی روابط همسایگی )مطالعۀ تطبیقی روابط زنان شاغل و خانهدار(
مرتضی
منادی
مقالۀ حاضر در صدد بررسی بخشی از زندگی روزمرة زنان، یعنی روابط اجتمـاعی آنـان اسـت. در ایـن بررسـیانسانشناختی، مقایسهای بین روابط اجتماعی زنان شاغل و خانـهدار صـورت مـیگیـرد. زنـان شـاغل و زنـانخانهدار جامعۀ ما نیز براساس سرمایههای مختلـف اقتصـادی، اجتمـاعی و فرهنگـیشـان بـا اطرافیـان خـود)خانواده، دوستان و همسایگان( ارتباطهای متفاوتی برقرار میکنند.به کمک روش کیفی با ابزار مصاحبه، با تعدادی از زنان که بـه صـورت اتفـاقی تصـادفی انتخـاب شـدند،مصاحبههای طولانی انجام شد. تحلیل محتوای متن مصاحبهها نشان دادند افراد با سرمایۀ فرهنگی کـم،بیشترین ارتباط خانوادگی را دارند و خیلی کم همراه با خانواده، با دوستان ارتباط داشته و اصلاً به تنهاییبا دوستان ارتباط )غیر خانوادگی( ندارند. افراد با سرمایۀ فرهنگی متوسط بیشتر روابط خانوادگی را ترجیحمیدهند و تعدادی همراه با خانواده، با دوستان و تعداد بیشتری به تنهایی ارتباط برقرار میکنند. افراد باسرمایۀ فرهنگی بالا نیز اغلب با خانواده، تعدادی با دوستان و تعدادی به تنهایی با دوسـتان خـود رابطـهبرقرار میکنند.بیشتر زنان خانه دار روابط خانوادگی داشته و فقط یک مورد از آنان همراه با خانواده و یـا بـه تنهـایی، بـادوستان ارتباط داشت. اکثر زنان شاغل نیز با خانواده ارتباط داشته و تعدادی با دوستان و تعداد بیشتریبه تنهایی با همجنسان خود ارتباط دارند. سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی نقش مهمـی را در نتـایجبه دست آمده ایفا نمیکنند. عامل اصلی در شکل و نوع روابط اجتماعی، سرمایۀ فرهنگی است.نتایج حاکی است که سرمایۀ فرهنگی پایین، خانه داری و ارتباطات خانوادگی نوعی چرخه را سـاخته ا نـد.در حالی که، سرمایۀ فرهنگی متوسط و بالا، شاغل بودن و روابط با همجنسان نیز چرخهای دیگـر را بنـاکرده ا ند. درواقع، فعالیتهای فرهنگی، هنری، ورزشی، مطالعـه، تماشـای تلویزیـون، شـرکت در مجـالسشعر، تفسیر قرآن بسیج و غیره، جدای از سطح تحصیلات در برقراری ارتباطات نقش مهمی دارند
زنان شاغل و خانه دار
روابط اجتماعی یا سرمایۀ اجتماعی و سرمایۀ فرهنگ
2010
07
01
86
103
http://www.jss-isa.ir/article_23394_113a783d998cdc2fd70ed928c31e7aa5.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
نقش جامعه ایرانیان ارمنی در ظهور معماری مدرن شهر تهران
امیلیا
نرسیسیانس
آرمان
لوکس
مقاله حاضر در سه بخش ارائه می شود. در بخش نظری سعی خواهیم کـرد بـه موضـوع مدرنیزاسـیون و
مدرنیزاسیون معماری با معنی کلی آن و مدرنیزاسیون معماری در ایران با معنی خـاص آن بـا تکیـه بـر
ویژگیهای سیاسی، اجتماعی ـ تاریخی اواخر دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی دوم بپردازیم. بررسی نقش
جامعه ایرانیان ارمنی در فرآیند هنری و فنی هم در این بخش ارائه خواهـد شـد. قسـمت دوم مقالـه بـه
تأثیر تحولات سیاسی ـ اجتماعی در معماری پایتخت و در حیطـه ابنیـۀ دولتـی و خصوصـی اختصـاص
خواهد داشت. همچنین چگونگیایجاد بناهای خصوصی و بافت فرهنگی ـ اجتماعی ساکنان این ابنیـه از
نظر شکلگیری طبقـات جدیـد و پاسـخگـویی بـه نیازهـای برخاسـته از سـبک زنـدگی نـوین از منظـر
انسانشناسی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. معرفی چند معمار ارمنی که توانستهاند بـا درک نیازهـای
خویش دست به خلق آثار معماری به عنوان یادگارها و انعکاسی از تحولات فرهنگی روزگـار خـود بزننـد
قسمت سوم و پایانی تحلیل ارائه شده در مقاله را تشکیل میدهد.
ارامنه ایران
معماری مدرن
تهران
2010
07
01
104
117
http://www.jss-isa.ir/article_23395_c05b3efe160e7a83ead2a8445e327e01.pdf
مجله مطالعات اجتماعی ایران
2008-3653
2008-3653
1388
3
2
ظهور و سقوط نظریۀ خرَدگرا در برنامه ریزی
پرویز
اجلالی
در این مقاله ابتدا چارچوب نظریۀ خردگرا در برنامهریزی شرح داده شده است. سپس از زوایای گونـاگوناین دیدگاه نقد گردیده و در آخر بـه ایـن مسـئله پرداختـه شـده کـه نسـبت میـان نظریـۀ خردگـرا دربرنامهریزی که میراث نیمۀ قرن بیستم است با شرایط کنونی اندیشۀ اجتماعی چیست؟در این دوران ظهور پسامدرنیته، به نظر میرسـد برنامـهریـزی نیـز وارد دوران پسـاخردگرایی مـیشـود:منتقدان پسامدرن عقلانیت را تبدیل به یک واژه "بد" کردهاند. معمولاً برنامهریزی خردگرا را با تعـابیریچون علمگرایی نابهجا، فنسالاری بیش از حد، و تخصصگرایی که به دنبال منافع خـود اسـت، توصـیفمیکنند. چنین ادعا میشود که خردگرایی به معنای تأکیـد تنـگنظرانـه بـر وسـیله بـه جـای هـدف وتجربهگرایی محض بوده است و عینیت و بیطرفی آن مبتنی بـر واقعیـاتی اسـت کـه ـ همـانطـور کـهساختارشـکنی پسـامدرن نشـان داده اسـت ـ چیـزی جـز ادعاهـای گـزاف، تعصـبات فرهنگـی، و یـاجانبداریهای گمراه کننده نبوده است. اما این سخن پسامدرنیستها هم مانند بسیاری دیگـر از سـخنانایشان چیزی بیش از یک تصویر کلیشهای اغراقآمیز نیست و مثل همۀ تصاویر کلیشهای دیگر، در حالیکه در آن پاره هایی از واقعیت دیده میشود، اما اساساً مبتنی بر یک سوءتفاهم و بـدفهمی اسـت کـه راهبردن به آن چندان دشوار نیست و آن بدفهمی این است: رد عقلانیت بهطورکلی به عنوان مبنـای نظـریبرنامهریزی به جای رد عقلانیت ابزاری.مکتب خرَدگرا برنامه ریزی را عامل تحقق عقلانیت و حاکمیـت خـرد در جامعـه مـیدانـد و عقلانیـت را"کاربرد استدلال در تصمیم گیری جمعی" تعریف میکند؛ رابطۀ تاریخی میان برنامهریزی و خردگرایی وکاربرد عقلانیت نیز انکارناپذیر است. اما بحث بر سر این است که عقلانیـت ابعـاد و دامنـۀ وسـیعتـری ازعقلانیت ابزاری دارد که در مثبـتگرایـی و برنامـهریـزی خردگـرا مـورد نظـر اسـت. ارزش عقلانیـت درپاسخگـویی و مسـئولیتپـذیری اسـت کـه درون آن نهفتـه اسـت. پـس بـرخلاف اسـتدلالهـای اخیـرپسامدرنها، خردگرایی نه تنها با انتقادی بودن در تضـاد نیسـت، بلکـه در ذات آن اسـت. امـا عقلانیـتمیتواند اشکال متفاوتی به خود بگیرد. پس برنامهریزی نیز میتواند بر پارادایمهای متفاوت عقلی اسـتوار باشد و نظریه باید پاسخ دهد که چه نـوع عقلانیتـی در چـه نـوع شـرایط تصـمیم گیـری و بـرای کـدامکارگزاران تصمیم گیرنده باید به کار گرفته شود؟ در این نوع نظریه پردازی انعطـافپ ـذیر البتـه عقلانیـتابزاری نیز جای خود را خواهد داشت.
برنامه ریزی خردگرا
سیستم بازخوردی
سیستم فراگیرنده
عقلانیـت ابـزاری
عقلانیـت ذاتی
عقلانیت ارتباطی
عقلانیت هماهنگ )یکپارچه ساز(
عقلانیت ارزشی
2010
07
01
118
143
http://www.jss-isa.ir/article_23396_8857d72344ac5dd3b6fb50a3ee47a7fd.pdf