نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 استادیار جامعه‌شناسی مرکز پژوهشی علوم جغرافیایی و مطالعات اجتماعی، دانشگاه حکیم سبزواری

2 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز

چکیده

خانواده به‌منزلۀ شبکه‌ای غیررسمی، بارزترین و واضح‌ترین سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی است که امنیت و پایداری جامعه را فراهم می‌کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی سرمایۀ اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی دربین ساکنان شهر سبزوار صورت گرفته است. جهت تبیین رابطۀ سرمایۀ اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی از نظریۀ کلمن و ویور استفاده شده است.
این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسش‌نامه 400 نفر از ساکنان شهر سبزوار را که در محدودۀ سنی 18 تا 65 سال قرار گرفته‌اند آزمونکرده است. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای است.
در نمونۀ تحت مطالعه، توزیع پراکندگیِ متغیر وابستۀ پژوهش نشان داد که میانگین کمتر از میانه است و بیشتر پاسخگویان کمتر از میانگین احساس امنیت می‌کنند. به‌علاوه، بیشترین میزان اعتماد، به‌مثابۀ سرمایۀ اجتماعی در خانواده، به افراد سال‌خورده و سپس به افراد جوان و میان‌سال اختصاص می‌یابد، که نشان می‌دهد میزان رابطه‌ها و معاشرت‌ها در بین افراد سال‌خورده قوی‌تر از افراد جوان و میان‌سال است.نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین میزانِ اعتماد به افرادِ جوان و میان‌سال به‌منزلۀ مؤلفه‌های ذهنیِ سرمایۀ اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی، رابطه‌ای مثبت و معنادار وجود دارد، اما بین میزان اعتماد به سال‌خورده‌ها و احساس امنیت اجتماعی رابطه‌ای مشاهده نشد. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد که بین میزان معاشرت به‌منزلۀ مؤلفۀ عینی سرمایۀ اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی رابطه‌ای وجود ندارد.
 

کلیدواژه‌ها

مقدمه و بیان مسئله

یکی از مفاهیم مهم، پیچیده و جدید در بسیاری از مباحث سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امروز، موضوع و مفهوم امنیت است(نادری، جاهد و شیرزاده، 1388: 61). بنابر نظر راس، انسان همواره بیشتر از آنچه انگیزه‌های اخلاق طبیعی برایش فراهم می‌کند، به نظم نیاز دارد. افراد به‌تدریج از عامل کندکنندۀ سعادت خود آگاه می‌شوند و خود را تا حدی با ناسازگاری، تضاد و بی‌اعتمادی عمومی روبه‌رو می‌بینند که راه بهره‌گیری مادی و واقعی را بر آنها می‌بندد. نظم بهتر«خواستی همیشگی» می‌شود و اگر چنین خواستی تأمین نشود سرگردانی به بار می‌آید. هنگامی که افراد در توان جمعی خویش ابزاری نیابند که اراده یا وجدان آنها را هدایت کند، دچار سرگردانی شدید می‌شوند(کوزر و روزنبرگ، 1378: 110).

سرمایۀ اجتماعی را معمولاً مجموعه‌ای از هنجارهای نظم‌بخش اجتماعی خوانده‌اند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان اعضایش وجود دارد در آن سهیم‌اند. پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پایبندی به تعهد و هم‌یاریجزء شاخص‌های اصلی سرمایۀ اجتماعی محسوب می‌شوند. به‌این‌ترتیب، سرمایۀ اجتماعی به‌نحوی با نظم اجتماعی متناظر است. افزایش آن به معنیتقویت نظم و کاهش آن حاکی از وجود انحرافات اجتماعی، جرم و جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خودکشی و امثال آن است(صدیق سروستانی، 1387: 244).

پاتنام از اصطلاح سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی[1] برای انجمن‌هایی استفاده می‌کند که بر انسجام درونیتأکید می‌کنند و سرمایۀ اجتماعی میان‌گروهی[2] را برای اشاره به آن نوع سرمایۀ اجتماعی به‌کار می‌برد که به انجمن‌ها کمک می‌کند تا با گروه‌های دیگر و غریبه‌ها در جامعه ارتباط برقرار کنند (تاجبخش، 1385: 33). خانواده واضح‌ترین نمونۀ سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی است و سازمان جامعۀ مدنی، که در عمل و ازنظر قانونی درهای آن به روی همۀ شهروندان باز است، نمونۀ ناب سرمایۀ اجتماعیِ میان‌گروهی است (پاتنام، 1385:127). این دو نوع سرمایه بسیار مهم‌اند، اما جایگزین یکدیگرنمی‌شوند و در جامعه ازهم جدا نیستند (فیروز‌آبادی، 1384: 157).

پاکستون[3] بر این است که می‌توان سرمایۀ اجتماعی را متشکل از دو بعد دانست:
1. پیوندهای عینی میان افراد یعنی ساختار شبکه‌ای عینی که افراد را به یکدیگر مرتبط می‌کند. این مؤلفه نشان می‌دهد که افراد در فضای اجتماعی به یکدیگر مربوط‌اند. 2. نوع ذهنی پیوند یعنی پیوندهای میان افراد باید دارای ویژگی خاصی باشد، دوجانبه، قابل اعتماد و مستلزم جهت‌گیری مثبت (نوابخش و فدوی، 1387: 34). اعتماد بین نهادهای فردی واجتماعی یکی از مؤلفه‌های اصلی سرمایۀ اجتماعی است که وسیله‌ای برای کنش متقابل است. جان لاکمعتقد است اعتماد مجموع معاشرت‌ها و پیوندهای جامعه است (سدانو، اگویلر و پاریز،[4] 2009: 164). از دیدگاه مکتب مبادله، مبادلۀ اجتماعی، برخلاف مبادلۀ اقتصادی، بین افراد اعتماد به وجود می‌آورد. همین اعتماد در سطح خرد باعث دوستی و صمیمیت افراد و در سطح کلان موجب انسجام جامعه می‌شود. کلمن معتقد است برقراری اعتماد، امکانکنشی را ازجانب امین به وجود می‌آورد که در صورت برقرار نشدن اعتماد آن کنش امکان‌پذیر نیست. او از سه نوع نظام اعتماد با عنوان‌های اعتماد متقابل، اعتماد واسطه‌ای و اعتماد شخص‌ثالث یاد می‌کند (ابراهیمی لویه، 1385: 69). به اعتقاد لوهمان، کارکرد اعتماد در نظام اجتماعی این است که عدم تعیین اجتماعی را کاهش و بدین‌ترتیب قابلیت پیش‌بینی رفتارها را افزایش می‌دهد. قابلیت پیش‌بینی رفتارها نیز همکاری و مشارکت اعضای جامعه را تقویت می‌کند. اعتماد درواقع سازوکاری اجتماعی است که در آن انتظارات، اعمال و رفتار افراد تنظیم و هدایت می‌شود. چلبی می‌گوید: با شکل‌گیری«ما» بعد عاطفی برجسته می‌شود، افراد نوعی دلبستگی عاطفی پیدا می‌کنند و دیگر صرفاً برای رفع نیازهای مادی‌شان با دیگران رابطه برقرار نمی‌کنند، هم‌نوعان خود را رقیب و دشمن خود نمی‌پندارند و از اینکه درمیان آنها هستند احساس امنیت می‌کنند و این خود اعتماد میان آنها را تقویت می‌کند (یوسفی، 1383: 92).

اعتماد به نظام‌های انتزاعی مهم‌ترین بخش نظریۀ گیدنز است که مبین اعتماد افراد به اصول غیرشخصی است و با پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیک عصر جدید ارتباط دارد. به اعتقاد گیدنز، برخلاف جوامع سنتی، در جوامع صنعتی و پیشرفته اعتماد به نشانه‌ها و نیز به دانش تخصصی ایجاد می‌شود و پدیدۀ از جاکندگی یا انتزاع‌بخشی اتفاق می‌افتد. امروزه مردم به دنبال نشانه‌ها هستند و به مارک‌ها توجه می‌کنند، درحالی‌که نمی‌دانند وسائل و ابزار را چه کسانی ساخته‌اند، کجا ساخته‌اند و... . در واقع اهمیت محل از بین رفته است و امور حالت انتزاعی پیدا کرده‌اند و اعتماد به امور انتزاعی تقویت شده است. آنتونی گیدنز اعتماد را به دو شکل مطرح می‌کند: اعتماد به افراد یا نظام‌های انتزاعی که به دو شکل اعتماد اجتماعی و اعتماد مدنی (ذهنی) است و اعتماد به افراد خاص (عینی) که اعتماد بین‌فردی است (فتحی و شیرین‌بیان، 1391: 150). با توجه به نظریۀ گیدنز، اعتماد به افرادِ جوان، میان‌سال و سال‌خورده مبین اصول غیرشخصی و امری انتزاعی است.

به طور کلی، آنچه از ادبیات روابط نسل‌ها درخصوص رابطۀ اعتماد و گسست نسلی استنتاج می‌شود این است که اعتماد به عامل جامعه‌پذیری، در واقع نوعی پذیرش متعلقات منبع اعتماد را به دنبال دارد. بی‌اعتمادی نسلی فرزندان به عاملان جامعه‌پذیری، در واقع بی‌اعتمادی به ارزش‌ها، عقاید و احکام آنان است که طردشان را به دنبال دارد (یوسفی، 1383: 92). یا به عبارتی در یک رابطۀ اعتمادی، بی اعتمادیِ افراد جوان به عاملان جامعه پذیری (افراد سال خورده و میان سال) به منزلۀ عدم پذیرشِ ارزش­ها و عقاید آنان است و موجب تضعیف روابط اعتمادی بین افراد جوان و عاملان جامعه پذیری (افراد سال خورده و میان سال) می شود.

روابط بین افراد دوگونه است: رسمی و غیر‌رسمی. روابط می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته باشد: رابطۀ دوستی، مبادلۀ منابع، قرابت مکانی(‌همسایه‌ها و هم‌ اداره‌ای‌ها)، خویشاوندی. اما در بنیادی‌ترین سطح، اعتقاد بر آن است که دوستی‌های غیر‌رسمی، ازطریق افزایش ارتباطات، اطلاعات و حمایت اجتماعی، موجد سرمایۀ اجتماعی است. افراد می‌توانند ازطریق عضویت رسمی در انجمن‌های داوطلبانه به هم مرتبط شوند. انجمن‌های داوطلبانه برای اینکه در طول زمان باقی بمانند به عضو‌گیری نیاز دارند. همین ویژگی موجب تمایز انجمن‌های داوطلبانۀ رسمی از انجمن‌های داوطلبانۀ غیر‌رسمی می‌شود. به‌دلیل همین ویژگی است که انجمن‌های داوطلبانۀ رسمی، ورای عضویتِ افرادِ خاصبقا می‌یابند. به‌علاوه، در شبکه‌های رسمی، افراد، افزون بر منافعِ حاصل از پیوندهای خود با اعضا، از منافع دیگری که در سطح گروه است نیز بهره‌مند می‌شوند. تراکم[5] پیوند‌های مختلف مانند تعهدات و دوستی‌ها، و دسترسی[6] به آنهامی‌تواند ساختار کلیِ شبکه‌های افراد و پیوندهای آنان با گروه‌ها را نشان دهد. وانگهی، باید پیوندهای بین افراد در گروه‌های مختلف(متقاطع) اندازه‌گیری شود. این پیوندها نشانۀ سرمایۀ اجتماعیِ مثبت برای اجتماع به‌منزلۀ یک کل است. برای سنجش این پیوندهای متقاطع، بهترین گزینه این است که عضویت‌های چندگانۀ فرد را در گروه‌های مختلف بسنجیم (پاکستون، 1999: 100).

اولریش بک و الیزابت بک-گرنشایم، به بررسی ماهیت پرتلاطم روابط شخصی، ازدواج‌ها و الگوهای خانوادگی در پس‌زمینۀ دنیای به‌سرعت دگرگون‌شوندۀ فعلی می­پردازند .بنا به استدلال بک و بک-گرنشایم، سنت‌ها و قواعد و رهنمودهایی که بر روابط شخصی حاکم بوده است دیگر کاربردی ندارد و اکنون افراد با سلسلۀ بی‌پایانی از انتخاب‌ها روبه‌رو هستند که بخشی از بناساختن، تنظیم و تعدیل، بهبودبخشیدن یا خاتمه‌دادن به پیوندهایی است که با یکدیگر تشکیل می‌دهند(گیدنز و بردسال، 1390:259).

خانواده مکانی است که سرمایۀ اجتماعی و منبع اصلی سرمایۀ اجتماعی برای نسل جوان، به‌ویژه تربیت آنها، را در خود شکل می‌دهد. به عبارت دیگر، سرمایۀ اجتماعی روابط موجود بین والدین و بچه‌هاست که باید همراه با جهانی‌کردن رفتار اجتماعی در جوانان باشد. اگر ازدواج پیامد مهمِ سرمایۀ اجتماعی ازطریق تولد و تربیت فرزندان است، روابط خانوادگی شبکۀ ثانویۀ چندگانه و امن سرمایۀ فیزیکی و انسانی است که جامعه برای توسعه به آن نیاز دارد (سدانو، اگویلر و پاریز،[7] 2009: 165). گفت‌وگو در خانواده به‌مثابۀ بعد عینیِ سرمایۀ اجتماعی از نقش و اهمیت بسزایی برخوردار است. تارد و لازار معتقدند گفت‌وگو و مذاکره پیش‌درآمد تفاهم است، اما درعین‌حال پیش‌شرط آن نیز هست.وقتی بین زن و مرد تفاهم برقرار شد، بین آنها اعتماد به وجود خواهد آمد. به‌دنبال اعتماد، همکاری و تعاون بین زوجین برقرار خواهد شد. همکاری زوجین امکان پیشرفت هردو نفر و بهبود زندگی آنها را از همه ‌نظر فراهم خواهد کرد. با توجه به این استدلال، گفت‌وگو نه‌‎تنها در سطح نهاد کوچکی مانند خانواده، بلکه در سطح کلان جامعه نیز برای کم‌شدن تفاوت‌ها و اختلاف‌ها، و سپس پیشرفت‌،بسیار مؤثر است (منادی، 1385: 77).

اهمیت توجه به احساس امنیت اجتماعی و سرمایۀ اجتماعی از این جهت است که امنیت اجتماعی و سرمایۀ اجتماعی با یکدیگرمتناظرند و نبودِ هریک مبین نابهنجاری، انحراف، آسیب اجتماعی و اختلال در نظام کارکردی نهادهای مختلف در جامعه است (صدیق‌ سروستانی، 1387: 248). تغییر و تحول در نظام هنجارهای اجتماعی، چنان شتابان بوده که بوی زوال برخی نهادها و سازمان‌های اجتماعی مانند خانواده برخاسته است. افزایش طلاق، افزایش خانواده‌های تک‌والد و افزایش تولد کودکان نامشروع نشانه‌های محکم چنین زوالی‌اند (همان، 245). به‌علاوه، کارکرد درونی خانواده(معاشرت‌ها و اعتماد به یکدیگر) مهم است. این کارکرد، جدا از فضای بیرونی، یعنی جامعه و نهادهای مختلف اجتماعی، نمی‌تواند وجود داشته باشد، زیرا از عوامل بیرونی نیز متأثر است؛یعنی خانواده‌ها نمی‌توانند جدا از جامعه زندگی کنند. جوامع همیشه درحال تغییر بوده و هستند،درحالی‌که اندازه و شدت تغییرات متفاوت است و تغییرات بیشتر و عمیق‌تری نیزدر همۀ جنبه‌های زندگی رخ داده است. عصر حاضر یا عصر ارتباطات نیز شتاب بیشتری به این تغییرات داده و باعث شده است که تفاوت یا تضاد فکری و رفتاری بین نسل‌های مختلف جامعه جریان داشته باشد. بنابراین پژوهش در زمینۀ خانواده به‌منزلۀ منبع سرمایۀ اجتماعی، به‌منظور ایجاد نظم و امنیت در جامعه مهم و ضروری است.

این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش‌هاست که الف) میزان احساس امنیت اجتماعی و هر یک از ابعاد آن در جامعۀ پژوهش چقدر است؟ ب) آیا میزان معاشرت به‌مثابۀ مؤلفۀ عینی سرمایۀ اجتماعی در خانواده رابطۀ معنی‌داری با احساس امنیت اجتماعی دارد؟ ج) آیا اعتماد به افراد گوناگون، مانند اعتماد به افراد جوان، اعتماد به افراد میان‌سال واعتماد به سال‌خورده‌ها به‌منزلۀ مؤلفه‌های ذهنی سرمایۀ اجتماعی در خانواده رابطۀ معنی‌داری با احساس امنیت اجتماعی دارد؟

 

اهداف تحقیق

هدف کلی این تحقیق بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی در خانواده و احساس امنیت اجتماعی دربین ساکنان شهر سبزوار است. اهداف جزئی این مطالعه عبارت است از: الف) شناخت رابطۀ مؤلفۀ عینی سرمایۀ اجتماعی (میزان معاشرت) در خانواده و احساس امنیت اجتماعی. ب) شناخت رابطۀ مؤلفه‌های ذهنی سرمایۀ اجتماعی (اعتماد به جوانان، اعتماد به میان‌سالان، اعتماد به افراد سال‌خوردهو احساس امنیت اجتماعی.

 


پیشینۀ تحقیق

دربارۀ رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی مطالعات بسیاری داخلو خارج از کشور صورت گرفته است که برخی مستقیماً به رابطۀ بین این دو متغیر پرداخته‌اند و تمرکز اصلی‌شان بر همین پیوند بوده است و برخی دیگر به این رابطه اشاره‌ای کرده‌اند. اگرچه تعیین‌کننده‌های متغیر امنیت اجتماعی متعددند و براساس چارچوب‌های نظری، موضوع، مسئله و زمینۀ بررسی می‌توان به آن پرداخت، در دهه‌های اخیر اهمیت سرمایۀ اجتماعی و تعیین‌کنندگی آن در بسیاری پدیده‌های اجتماعی، ازجمله امنیت، برجسته شده است. در ادامه به مرور پژوهش‌های انجام‌شده در این حیطه می‌پردازیم.

ازجمله پژوهش‌های داخلی که به رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و امنیت پرداخته‌اند می‌توان به ردادی (1387)، نادری و همکاران (1388)، نبوی و همکاران (1389)، دلاور و جهانتاب (1390)، ذاکری هامانه و همکاران (1391)، هزارجریبی و یاری (1391) و فقهی فرهمند و زنجانی (1392) اشاره کرد. ازمیان پژوهش‌های خارجی هم می‌توان از مطالعۀفوکویاما (1995)، کلمن (2002)، هامادا و تاکائو (2008)، پوپوا (2012) و ریچارد (1385) یاد کرد.

مطالعات پیشین برای تبیین احساس امنیت اجتماعیبر اهمیت متغیرهای روابط اجتماعی (نادری و همکاران، 1389؛ دلاور و جهانتاب، 1390) و شبکه‌های اجتماعی (ذاکری هامانه و همکاران، 1391؛ فقهی فرهمند و زنجانی، 1392؛ دلاور و جهانتاب، 1390) را به‌منزلۀ مؤلفه‌ای از سرمایۀ اجتماعی تأکیدکرده‌اند و در آزمون فرضیه‌ها این رابطه تأیید شده است؛ به‌نحوی که با افزایش این متغیرها احساس امنیت نیز افزایش می‌یابد. ازاین‌رو تحقیقات یادشده آموزش ایجاد ارتباط اجتماعی در مدرسه و نهادهای آموزشیدیگر و نیز فراهم‌کردن زمینۀ افزایش سرمایۀ اجتماعی را به برنامه‌ریزان و مجریان پیشنهاد می‌کنند.

از دیگر متغیرهای تحت بررسی در پژوهش‌ها می‌توان به مشارکت اجتماعی (نادری و همکاران، 1388؛ فقهی فرهمند و زنجانی، 1392) یا گرایش به آن (نبوی و همکاران، 1389) اشاره کرد. این متغیر نیز تأثیر مثبت و فزاینده‌ای بر احساس امنیت پاسخگویان دارد و تحقیقات پیشین رابطۀ آن را با امنیت اجتماعی تأیید کرده‌اند. مشارکت اجتماعی موجب ایجاد حس تعلق و هویت مشترک فرد با جامعه می‌شود؛ به‌طوری‌که فرد احساس می‌کند بابقیۀ شهروندان سرنوشت مشترکی دارد و ازاین‌طریق بر احساس امنیت او افزوده می‌شود. متغیر اعتماد نیز به‌مثابۀ مؤلفۀ مهم سرمایۀ اجتماعی رابطۀ مثبتی با احساس امنیت داشته است. این رابطه در همۀ پژوهش‌های یادشده به‌جز مطالعۀ نبوی و همکاران (که متغیر اعتماد را بررسی نکرده‌اند) مشاهده شده است.

هنجارها نیز در حیطۀ اجتماع (ذاکری هامانه و همکاران، 1391) یا در حوزۀ دین (ردادی، 1387) با احساس امنیت مرتبط دانسته شده‌اند. به‌گفتۀ محققان هنجارهای اجتماعی موجب افزایش روابط و اعتماد درمیان مردم می‌شوند و بر احساس امنیت آنها می‌افزایند. برخی پژوهش‌ها (نبوی و همکاران، 1389) به تأثیر منفی احساس محرومیت نسبی در جامعه، بر احساس امنیت اجتماعی اشاره و رابطۀ این دو متغیر را تأیید کرده‌اند. درباب متغیرهای زمینه‌ای نیز اکثر پژوهش‌ها رابطۀ معنی‌داری بین جنسیت و احساس امنیت گزارش نکرده‌اند (هزار جریبی و یاری، 1391؛ دلاور و جهانتاب، 1390)، اما پژوهش نادری و همکاران (1388) تفاوت معنی‌داری را به نفع مردان گزارش کرده است؛ به این معنا که میانگین احساس امنیت مردان از زنان بیشتر است. بین سن و احساس امنیت نیز رابطۀ مثبتی گزارش شده است؛ به‌نحوی که با افزایش سن بر احساس امنیت افراد افزوده می‌شود(هزارجریبی و حامد، 1391؛ دلاور و جهانتاب، 1390). متغیر تحصیلاتنیز با متغیر وابسته گاه رابطۀ مثبت (دلاور و جهانتاب، 1390) و گاه منفی (هزارجریبی و یاری، 1391) نشان داده است که البته تبیین این تفاوت با زمینه و مکان مطالعه و نحوۀ سنجش متغیر امنیت ارتباط دارد.

پژوهش‌های خارجی بر حوزه‌های خاص‌تری تمرکز کرده‌اند: فوکویاما (1995) اعتماد را مؤلفه‌ای از سرمایۀ اجتماعی، واسطۀ بین امنیت شغلی و بازدهی کار می‌داند که با افزایش آن، کارآمدی افراد در جایگاه‌های شغلی برای مؤسسه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی افزایش می‌یابد. کلمن در پژوهش خود (2002) با تمرکز بر تجارت الماس در امریکا که تحت سلطۀ خانواده‌های یهودی است به این نتیجه رسید که پیوندهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی یهودیان موجد شکلی از احساس امنیت است که مبادله را تسهیل می‌کند و هزینه‌ها و مخاطرات مبادله را می‌کاهد. مطالعۀ پوپوا (2012: 1) در بوسنی و هرزه‌گوین به نقش سرمایۀ اجتماعی در سطح کلان جامعه می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که سرمایۀ اجتماعی سازوکاری فراهم می‌کند که قادر است کارکرد و نظم را در هر نظام اجتماعی بهبود بخشد و اگر سرمایۀ اجتماعی در سطح کلان با سرمایۀ اجتماعی در سطح خرد متناسب و مرتبط نباشد، نظام دچار ناامنی، ناتوانی و سقوط می‌شود. بنابراین ازنظر پوپوا، سرمایۀ اجتماعی در یک واحد سیاسی عامل مهمی برای امنیت تلقی می‌شود. هامادا و تاکائو (2008) در ژاپن درباب وجوه سیاسی سرمایۀ اجتماعی برای امنیت اجتماعی ژاپن، دریافتند که جامعۀ ژاپن باید از روابط بسته به سمت افزایش سرمایۀ اجتماعی عام به‌معنای اعتماد تعمیم‌یافتۀ بیشتر به غریبه‌ها تغییر کند. بررسی رز (1385: 595) در جامعۀ روسیه، که به تعبیر او جامعه‌ای ضدمدرن است، نشان می‌دهد که درباب شبکه‌ها، پدیده‌ای به نام "زیادگی" رخ می‌دهد. بدین‌معنا که مردم برای رفع نیازهای خود مجبورند به شبکه‌های زیادی روی بیاورند تا در صورت شکست در رابطه با یک شبکه، به شبکۀ دیگر پناه ببرند. این احساس ناامنی حاصل آن است که شبکه‌ها فاقد کارکرد اتوماتیک و کارآمدی لازم هستند. به همین دلیل است که بیش‌از سه‌پنجم روس‌ها احساس ناامنی شغلی دارند و نگران ازدست‌دادن حرفۀ خود هستند.

 

مبانی نظری پژوهش

دورکیم:از دیدگاه دورکیم، همبستگی یا نحوۀ جذب فرد در اجتماع مهم‌ترین عامل تعیین‌کنندۀ خلاق در جامعه است. با این حال عنصر اصلی تداوم حیات اجتماعی، نظم اخلاقی، شامل مجموعه‌ای از قواعد است که بر روابط اجتماعی حکم‌فرماست. بنابراین، همبستگی اجتماعی پدیده‌ای اخلاقی و معنوی است که نمود عینی نظم اخلاقی است؛ بنابراین، امنیت معلول نظم اخلاق یا اخلاقیات مشترک است، به‌گونه‌ای که با حضور ارزش‌ها و باورهای مشترک، به همان نسبت که پیوند و علقه‌های جمعی افزایش می‌یابد، امکان تعدی به حقوق دیگران و تجاوز به مال و جان آنها کاهش پیدا می‌کند. ازاین‌رو می‌توان در رویکرد دورکیم وضعیتی را توصیف کرد که در آن همبستگی اجتماعی وجود داشته باشد و افراد به جهت پایبندی به مجموعه‌ای از عقاید و احساسات مشترک، ملزم به رعایت حق و حقوق دیگران باشند. دورکیم امنیت را در گرو همبستگی جامعه می‌داند و بر مقررات و قواعدی تأکید می‌کند که خطر آزاررساندن افراد به یکدیگر را کاهش دهد،حقوق دیگران را رعایت و امیال و خواست‌های افراد را مهار کند. بدین‌سان، قوانین و مقررات با ایجاد نظم حقوقی، تکالیف افراد را مشخص می‌کنند تا افراد به‌لحاظ وابستگی به جامعه وبه یکدیگر، خود را موظف سازند تا حدود یکدیگر را رعایت کنند. به‌این‌ترتیبدیگر به قوای قهری و بیرونی که هزینه‌های جامعه را نیز افزایش می‌دهدنیازی نیست (صالحی امیری و افشاری نادری، 1389: 58). بیان دورکیمدربارۀ نظم اخلاقی، مبتنی بر نمود عینیِ روابط و معاشرت‌هاست. به‌گونه‌ای که با افزایش پیوند‌ها میان افراد، از میزان آزاررساندن افراد به یکدیگر کاسته خواهد شد. بنابراین، دورکیم امنیت را معلول اخلاقیات مشترک، یا به عبارتی، همنشینی و معاشرت با دیگران می‌داند.

فوکویاما: از دیدگاه فوکویاما، نظم اجتماعی با سرمایۀ اجتماعی متناظر است و فقدان آن عین نابهنجاری و پیامد حضور شدید و پرشتاب انحرافات اجتماعی، و فروپاشی بزرگ نهادهای اجتماعی مهمی چون خانواده است(صدیق‌سروستانی، 1387: 248). به نظر او، تاریخ زندگی بشر، تاریخ تغییر و تحول در نظام هنجارهای اجتماعی است. روند این تغییر با صنعتی‌شدن جوامع شدت گرفته و در پاره‌ای موارد چنان شتابان بوده که بوی زوال برخی نهادها و سازمان‌های اجتماعی مانند خانواده برخاسته است (همان، 245).

کلمن: چارچوب نظری کلمن جایگاهی برتر به خانواده به عنوان شکل برتر آنچه سازمان اجتماعی «بدوی» می نامد می‌دهد که این سازمان به خاطراین حقیقت که ریشه‌های آن در روابط ایجادشده از طریق تولد نوزاد نهفته است، متمایز می‌گردد. کلمن این نهاد را با اشکال ساخته‌شدۀ سازمان اجتماعی که ممکن است اعضای آن برای اهداف محدودی گرد هم جمع شوند و کنترل اجتماعی در آن از اشکال بدوی چون خانواده باشد مقایسه کرد. کلمن باور داشت که اضمحلال خانواده و دیگر اشکال سازمان بدوی به انتقال مسئولیت جامعه‌پذیری اولیه به سازمان‌های ساخته‌شده‌ای ازقبیل مدرسه منجر می‌شود. از نظر کلمن، خویشاوندی به طور عام و خانواده به طور خاص، پایۀ مهم جامعه است (فیلد، 1388: 47).

گارفینکل: روش‌شناسی مردمی بر این است که"نظم اجتماعی" و ریشه و علل آن را نه در قوانین و نظام‌های کلی حاکم بر جامعه، بلکه در کنش‌های عادی و روزمرۀ مردم و تصوری که از آن دارند باید جست؛ چه، مردم در روابط خود از شیوه‌های قابل فهم استفاده می‌کنند، توانایی کنش متقابل را به دست می‌آورند، آن را به‌کار می‌گیرند و هیچ نظم واقعی از پیش‌ تعیین‌ شده‌ای را در نظر نمی‌گیرند. در واقع، در دیدگاه روش‌شناسی مردمی، آنچه جامعه را به صورت مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته درمی‌آورد، ارزش‌ها، هنجارها و مبادلۀ نقش‌ها نیست، بلکه روش‌هایی است که مردم ازطریق آنها فرض وجود نظم و واقعیت اجتماعی را می‌پذیرند. به عبارت دیگر، نظم ازطریق ذهنیت افراد مشارکت‌کننده در تعامل به وضعیت‌ها داده می‌شود و پدیده‌ای عینی و خارجی نیست. نکتۀ اصلی این است که افراد چگونه به کنش متقابل می‌پردازند. روش‌شناسان مردمی، به‌جای مطالعۀ قواعد رفتار و اصول حاکم بر روابط اجتماعی، به جست‌وجو و درک شیوه‌های عملی می‌پردازند که مشارکت‌کنندگان در کنش اجتماعی از لحاظ زبانی آن شیوه‌ها را به‌کار می‌برند. نظم در بطن هر جریان اجتماعی نهفته است و امری خارجی نیست. زبان نیز در این میان نقش مهمی ایفا می‌کند؛ زیرا در برداشت‌های ذهنی ما از روابط اجتماعی نقش مهمی دارد (توسلی، 1388: 441 و 444). گارفینکل نظم و امنیت را معطوف به ذهنیت افراد می‌داند، بدین‌معنی که اگر فردی در کنش‌های روزمرۀ خود و تعاملات متقابل به وضعیتی نامتعادل پی‌ببرد، نوعی احساس بی‌اعتمادی و خطر به فرد دست می‌دهد و احساس ناامنی می‌کند. در این صورت، از میزان تعامل خود با فرد متقابل خواهد کاست.


چارچوب نظری

کلمن معتقد است خانواده از اندک‌ سازمان‌های باقیماندۀ جامعه است که نسل‌ها را به یکدیگر پیوند می‌دهد. بنابراین جزو اندک سازمان‌هایی است که در آنها سرمایۀ اجتماعی افراد بالغ، برای کودکان و نوجوانان هم قابل استفاده است. کلمن تمایل داشت خانواده را کلاف قدیمی سرمایۀ اجتماعی تصور کند (فیلد، 1388: 47و 48). ازنظر کلمن، سرمایۀ اجتماعی به طور خاصی ازطریق پیوندهای نخستین مثل خویشاوندی بروز می‌کند. ریشه‌های مؤثرترین اشکال سرمایۀ اجتماعی به دوران کودکی برمی‌گردد. بنابراین کلمن بر این باور است که سرمایۀ اجتماعی به‌واسطۀ فرآیندهایی که پیوندهای خویشاوندی را از بین می‌برند، ازجمله طلاق و جدایی یا مهاجرت،که موجد احساس ناامنی برای اعضای خانواده هستند، تضعیف می‌شود. وقتی خانواده‌ها شبکه‌های فعلی خویشاوندی، دوستی و تماس‌های خود را کنار می‌گذارند، ارزش سرمایۀ اجتماعی‌شان کاهش پیدا می‌کند (همان، 182). ازنظر کلمن، سرمایۀ اجتماعی متضمن شبکه‌های مبتنی بر اعتماد و ارزش‌های مشترک است (همان، 38). با توجه به اینکه افراد و خانواده‌ها به صورت ساختاری و صمیمانه ازطریق خویشاوندی و قومیت با هم متصل می‌شوند و ظرفیت فزاینده‌ای برای کنش تعاونی ایجاد می‌کنند، خانواده به‌منزلۀ منبع پیونددهندۀ نسلی، هم قابلیت اعتماد را به وجود می‌آورد و هم معاشرت‌ها و رابطه‌ها را قوی‌تر می‌کند. مطابق نظریۀ کلمن، با افزایش میزان اعتماد و معاشرت‌ها (سرمایۀ اجتماعی) در درون شبکه‌های نسلی و خانوادگی، احساس امنیت اجتماعی افزایش می‌یابد و با کاهش اعتماد و معاشرت‌ها(سرمایۀ اجتماعی) از احساس امنیت اجتماعی کاسته می‌شود.

 

فرضیه‌های پژوهش

1-بین همنشینی و صحبت با افراد در خانواده و احساس امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد.

2-بین اعتماد به افراد جوان و احساس امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد.

3-بین اعتماد به افراد میان‌سال و احساس امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد.

4-بین اعتماد به سال‌خورده‌ها و احساس امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد.

 

روش تحقیق

روش پژوهش حاضر پیمایش است. برای گردآوری داده‌ها از ابزار پرسش‌نامه استفاده ‌شد. اعتبار پرسش‌نامه اعتبار صوری است که با مشورت استادان و متخصصان علوم‌اجتماعی تأمین شده است. برای دستیابی به پایایی مقبول، با انجام پیش‌آزمون با نمونه‌ای 30 نفری و با استفاده از آمارۀ آلفای کرونباخ، هم‌سازی گویه‌ها و سازگاری درونی پرسش‌نامه تأمین شد. مقدار ضرایب آلفای کرونباخ برای گویه‌های مربوط به احساس امنیت اجتماعی 8/0، و برای بعد ذهنی سرمایۀ اجتماعی 72/0 است که مقداری پذیرفتنی تلقی می‌شود. بعد عینی نیز با یک پرسش به صورت فاصله‌ای سنجیده شده است.

جامعۀ آماری این تحقیق عبارت است از تمام ساکنان شهر سبزوار که در محدودۀ 18 تا 65 سال قرار می‌گیرند. براساس سرشماری نفوس و مسکن در سال 1390، تعداد کل جمعیت شهر سبزوار 231557 نفر بوده است که از این تعداد 157266 نفر در فاصلۀ 18 تا 65 سال قرار گرفته‌اند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر است که درنهایت 400 پرسش‌نامه تکمیل شده است. شیوۀ نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای و واحد تحقیق فرد است. پس‌از گردآوری داده‌ها، اطلاعات کدگذاری و با استفاده از نرم‌افزاراس. پی. اس. اس تحلیل شد.

 

تعریف مفاهیم

احساس امنیت اجتماعی: این مفهوم به معنای نبودِ نگرانی خاص در مواجهه با امور مربوط به زندگی اجتماعی است.منظوراحساس امنیت در ابعاد جانی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی(آبرو و حیثیت) در جامعه است که برای سنجش هر بعداز یک گویه در پرسش‌نامه استفاده شده است. سه گویه از پیمایش ملّی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان(1382: 191-190)اخذ شده است. یک گویه نیز برگرفته ازپژوهش کمالی(1383) است.

سرمایۀ اجتماعی: سرمایۀ اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکه‌های خود با دیگر افراد داریم. سرمایۀ اجتماعی در افرادودر ابزار فیزیکی تولیدقرار ندارد(ردادی، 1387: 188). اعتماد، که مهم‌ترین شاخص سرمایۀ اجتماعی است، سازوکاری برای ایجاد انسجام و وحدت در نظام‌های اجتماعی و تسهیل‌کنندۀ مشارکت، تعاون اجتماعی و پرورش ارزش‌های مردم‌سالار است. در نوشته‌های جامعه‌شناسان مفهوم اعتماد اجتماعی به‌مثابۀ ویژگی افراد وویژگی نظام اجتماعی، با تأکید بر رفتار مبتنی بر تعاملات و سوگیری‌ها در سطح فردی مفهوم‌سازی شده است(ابراهیمی لویه، 1385: 66). ملینجر اعتماد را مفهومی می‌داند که شامل اطمینان به مقاصد و انگیزه‌های طرف مقابل و یکرنگی و صمیمیت در اعمال و گفتار او است (یوسفی، 1383: 91).سرمایۀاجتماعی در دو بعد عینی و ذهنی سنجیده شده است.منظور از بعد عینی، صحبت و هم‌نشینی با افراد(میزان معاشرت) در خانوادهاست. برای سنجش این بعد از سرمایۀ اجتماعی،از یک سؤال در پرسش‌نامه با محتوای تعداد ساعت‌های معاشرت و هم‌نشینی با اعضای خانواده گنجانده شده است که به‌منظور انجام آزمون همبستگی اسپیرمن به یک گویه درقالب طیف پنج ‌قسمتی لیکرت سنجیده شده است. منظور از بعد ذهنی، اعتماد به افراداست که برای سنجش این بعد از سرمایۀ اجتماعی، از سه‌گویۀ اعتماد به جوانان، اعتماد به میان‌سالان و اعتماد به سال‌خورده‌ها در پرسش‌نامه استفاده شده است.

 

یافته‌ها

سیمای پاسخگویان: 5/47 درصد نمونۀ تحت بررسی مرد و 5/52 درصد زن هستند. میانگین تحصیلات نمونه برابر با 05/11 کلاس است. از نظر وضع تأهل 3/29 درصد از پاسخگویان مجرد، 3/69 درصد متأهل و حدود 5/1 درصد بیوه یا مطلقه‌اند. 8/45 درصد افراد شاغل‌اند و 2/54 درصد شاغل نیستند. ازنظر محل تولد، 74 درصد از پاسخگویان در شهر و 26 درصد در روستا متولد شده‌اند.

با توجه به جدول 1، توزیع پراکندگی متغیر وابستۀ پژوهش نرمال است. نمرۀ میانگین میزان احساس امنیت29/11 است و حداقل ممکن 4 و حداکثر 20 به دست آمده است. با توجه به اینکه میانگین کمتر از میانه است، می‌توان دریافت که اکثر پاسخگویان کمتر از میانگین احساس امنیت می‌کنند.

 

جدول 1. توزیع پراکندگی متغیر احساس امنیت اجتماعی

حداکثر

حداقل

ضریب کشیدگی

ضریب چولگی

انحراف معیار

میانگین

میانه

تعداد

متغیر

20

4

15/-

06/-

16/3

29/11

12

400

احساس امنیت اجتماعی

 

جدول 2 شاخص‌های مرتبط با گویه‌های مربوط به متغیر احساس امنیت اجتماعی و توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها را دربارۀ گویه‌های چهارگانه نشان می‌دهد. در این جدول به‌منظور تلخیص بهتر داده‌ها طبقات خیلی‌کم و کم با هم و طبقات زیاد و خیلی‌زیاد باهم تلفیق شدند. چنان‌که مشاهده می‌شود، بالاترین میانگین(3/3) مربوط به احساس امنیت جانی است. در مرحلۀ بعد،امنیت مربوط به آبرو و حیثیت اجتماعی(9/2) قرار دارد و کمترین میانگین مربوط به احساس امنیت محیطی (4/2) است. ازآنجاکه حفظ جان افراد ازنظر اهمیت در درجۀ اول قرار دارد، این یافته منطقی به نظر می‌رسد، اما اینکه میانگین احساس امنیت مالی کمتر از آبرو وحیثیت اجتماعی است، شاید به دلیل آن باشد که احساس امنیت مالی تحت تأثیر احساس امنیت محیطی است که کمترین میانگین را دارد. تجربه‌هایی مانند سرقت اموال در فضای عمومی گویای این امر است.

چنان‌که دربارۀ گویۀ اول مشاهده می‌شود، بیشترین درصد پاسخگویان(8/47 درصد) احساس امنیت کمی ابراز کرده‌اند، حال آنکه فقط 17 درصد آنها از احساس امنیت زیادی برخوردار بوده‌اند. درباب گویۀ دوم-آبرو و حیثیت اجتماعی- بیشترین درصد مربوط به گزینۀ متوسط (38درصد) و در مرحلۀ بعد گزینۀ پایین(36 درصد) است و فقط 26درصد احساس امنیت زیادی ابراز کرده‌اند. در زمینۀ احساس امنیت مالی نیز وضع به همین منوال است، به طوری که اکثر  افراد در سطح متوسط و پایین قرار می‌گیرند و فقط 17 درصد احساس امنیت مالی زیادی دارند. تنها استثنا بر این قاعده مربوط به احساس امنیت جانی است که در سطح متوسط و بالاست. ازآنجاکه امنیت به طور کلی نیازی مبنایی است، چنین نتیجه‌ای به معنای مطلوب‌بودن شرایط نیست؛ چرا که می‌توان گفت باز هم حدود 19 درصد پاسخگویان احساس امنیت جانیِ کمی دارند، که این موضوع نیز موجب نگرانی است.

 

جدول 2.شاخص‌ها، توزیع فراوانی و درصد پاسخ‌ها برای طبقات سه‌گانۀ گویههای احساس امنیت

گویه‌ها

میانگین

میانه

انحراف معیار

طبقات گویه‌ها

فراوانی

درصد

هنگامی که در شب در شهر قدم می‌زنید تا چه حد احساس امنیت می‌کنید؟

44/2

3

16/1

کم

191

8/47

متوسط

141

2/35

زیاد

68

17

کل

400

100

تا چه حد احساس می‌کنید آبرو و حیثیت اجتماعی شما محترم شمرده می‌شود؟

86/2

3

14/1

کم

143

36

متوسط

151

38

زیاد

103

26

کل

397

100

تا چه اندازه احساس امنیت اقتصادی و مالی می‌کنید؟

7/2

3

95/0

کم

138

7/34

متوسط

191

48

زیاد

69

3/17

کل

398

100

تا چه اندازه امنیت جانی افراد در جامعۀ ما تأمین می‌شود؟

29/3

3

06/1

کم

75

8/18

متوسط

147

8/36

زیاد

177

4/44

کل

399

100

جدول 3، شاخص‌ها و درصد پاسخ‌ها را برای طبقات سه‌گانۀ گویه‌های اعتماد به نسل‌ها در خانواده نشان می‌دهد. بیشترین اعتماد با میانگین 9/3 به نسل مسن و کمترینِ آن به نسل جوان با میانگین 6/2 ابراز شده است. بالاتر بودن مقدار میانگین از میانه دربارۀ نسل مسن و میان‌سال به معنای آن است که اعتماد بیش‌از پنجاه‌ درصد از نمونه، کمتر از سطح میانگین است. این یافته‌ها مبین این است که رابطه‌ها و معاشرت‌ها دربین افراد سال‌خورده و مسن، قوی‌تر از افراد جوان و میان‌سال است و هرچه از نسل مسن به جوان نزدیک می‌شویم، از ارزش رابطه‌ها و معاشرت‌ها دربین افراد کاسته می‌شود. بنابراین، در جامعۀ تحت مطالعه، سرمایۀ اجتماعی درون‌گروهی رو به‌ کاهش است که ممکن است ناامنی به دنبال بیاورد. ازنظر اعتماد به سه گروه سنی، چنان‌که داده‌های جدول نشان می‌دهد، تنها 4/15 درصد پاسخگویان اعتمادِ بالایی به افراد جوان ابراز کرده‌اند، حال آنکه دربارۀ میان‌سال‌ها، 6/48 درصد و دربارۀ افراد مسن، 6/67 درصد پاسخگویان اعتماد زیادی ابراز کرده‌اند. این موضوع نشان‌دهندۀ روند نزولی سرمایۀ اجتماعی در جامعه است. به نحوی که هرچه از نسل مسن به نسل جوان نزدیک می‌شویم، شاهد کاهش این سرمایه هستیم. این نکته هنگامی برجسته‌تر می‌شود که بدانیم اکثر جامعۀ تحت مطالعه جوان هستند.

 

جدول 3. شاخص‌ها و و درصد پاسخ‌ها برای طبقات سه‌گانۀ گویه‌های اعتماد به نسل‌ها در خانواده

گویه‌ها

میانگین

میانه

انحراف معیار

طبقات گویه‌ها

درصد

اعتماد به افراد جوان

59/2

3

07/1

کم

1/42

متوسط

5/42

زیاد

4/15

کل

100

اعتماد به افراد میان‌سال

52/3

3

95/0

کم

6/9

متوسط

8/41

زیاد

6/48

کل

100

اعتماد به افراد مسن

90/3

3

99/0

کم

3/8

متوسط

1/24

زیاد

6/67

کل

100


آزمون فرضیه‌ها

جهت آزمون فرضیه‌های پژوهش، از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. آزمون رابطۀ بین متغیرهای مستقل و احساسامنیت اجتماعی در جدول 4 آمده است. داده‌ها نشان می‌دهد که رابطۀ متغیرهای اعتماد به جوانان و میان‌سالان با احساس امنیت اجتماعیمثبت و معنادار است، اما بین اعتماد به سال‌خورده‌ها و امنیت اجتماعی رابطه‌ای وجود ندارد. بین متغیر میزان معاشرت و احساس امنیت اجتماعی هم رابطه‌ای مشاهده نمی‌شود.

 

جدول 4. آزمون ضرایب همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته

امنیت اجتماعی

متغیر مستقل

07/0

R

همنشینی و صحبت با افراد خانواده

بعد عینیِ سرمایۀ اجتماعی در خانواده

(میزان معاشرت)

ابعاد

سرمایۀ اجتماعی در خانواده

212/0

Sig

205/0

R

 

اعتماد به افراد جوان

 

بعد

ذهنیِ سرمایۀ اجتماعی

در خانواده

(اعتماد به افراد)

000/0

Sig

147/0

R

اعتماد به افراد میان‌سال

004/0

Sig

014/0

R

اعتماد به سال‌خورده‌ها

783/0

Sig

 

بحث و نتیجه‌گیری

نهاد خانواده در جامعۀ ایرانی عموماً از کانون گرمی بهره می‌برد و دارای کارکردهای متنوعی در شئون مختلف اجتماعی ازجمله امنیت است. ممکن است گفته شود نهادهای اجتماعی و ازجمله نهاد خانواده در حوزۀ امنیت‌سازی  نقش واسط دارند(زمانی، 1386: 66)، اما در عین‌حال، خانواده ازطریق روابط درونی نسل‌هاو معاشرت‌های خانوادگی سرمایۀ اجتماعی تولید می‌کند ونقش تعیین‌کننده‎ای در برطرف‌کردن نیازهای رفاهی انسان ایفا می‌کند.

در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش به بررسی وضعیت اعتماد به نسل‌ها و معاشرت‌های خانوادگی به‌منزلۀ مؤلفه‌های ذهنی و عینیِ سرمایۀ اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی پرداختیم. بدین‌منظور نمونه‌ای 400 نفری از افراد در محدودۀ سنی 18-65 سال تحت مصاحبه قرار گرفتند. متغیر وابستۀ پژوهشاحساس امنیت اجتماعی است که با چهاربعد امنیت محیطی، جانی، مالی و آبرو و حیثیت اجتماعی سنجیده شده است. متغیرهای مستقل آزمون عبارت‌اند از اعتماد به افراد (اعتماد به افراد جوان، میان‌سال وسال‌خورده) و میزان معاشرت.

آمار توصیفی پژوهش نشان می‌دهد که بیشترین احساس امنیت اجتماعی مربوط به امنیت جانی و سپس امنیت آبرو و حیثیت و مؤلفه‌های مالی و اقتصادی است. کمترین میزان به امنیت محیطی اختصاص می‌یابد. توزیع پراکندگی پژوهش مبین این است که میزان احساس امنیت اجتماعی در نمونه پایین‌تر از میانگین است.درباب مؤلفۀ اعتماد به افراد نیز، یه‌مثابۀ بعد ذهنی سرمایۀ اجتماعی در خانواده، می‌توان گفت بیشترین میزان اعتماد به افراد سال‌خورده و مسن اختصاص می‌یابد و امروزه از میزان روابط و معاشرت‌ها دربین خانواده‌های جوان و میان‌سال کاسته شده است. این موضوع روند نزولی سرمایۀ اجتماعی در جامعه را نشان می‌دهد. به نحوی که هرچه از نسل مسن به نسل جوان نزدیک می‌شویم شاهد کاهش این سرمایه هستیم.

آزمون فرضیه‌های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین اعتماد به جوانان و میان‌سالان به‌مثابۀ مؤلفه‌های ذهنی سرمایۀ اجتماعی با میزان احساس امنیت اجتماعی رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.

اندیشه‌های نظری ازجمله نظریۀ گارفینکل تأیید کرده و بر این باور است که نظم و امنیت معطوف به برقراری رابطه‌های ذهنی افراد ازجمله اعتماد به دیگران است. اندیشۀ نظری فوکویاما نیز تأییدی بر این نکته است که فقدان سرمایۀ اجتماعی در خانواده ناامنی به بار می‌آورد و پیامد آن فروپاشی نهاد اجتماعی مهمی چون خانواده است. بنابر نظر دورکیم نیز سرمایۀ اجتماعی موجد امنیت اجتماعی می‌شود. بیان دورکیم درباب نظم اخلاقی مبتنی بر نمود عینیِ روابط و معاشرت‌هاست، به‌گونه‌ای که با افزایش پیوندها میان افراد، از میزان آزاررساندن افراد به یکدیگر کاسته خواهد شد؛ بنابراین، امنیت معلول اخلاقیات مشترک یا هم‌نشینی افراد با یکدیگر است.مطابق با نظریۀ کلمن، با افزایش میزان اعتماد و معاشرت‌ (سرمایۀ اجتماعی) در درون شبکه‌های نسلی و خانوادگی، احساس امنیت اجتماعی افزایش می‌یابد.این گزاره‌ با نتایج پژوهشی ذاکری هامانه و همکاران (1391)، نادری و همکاران (1388)، ردادی (1387)، زمانی (1386)، فقهی فرهمند و زنجانی(1392)، دلاور و جهانتاب (1390)، هزارجریبی و یاری (1391) هم‌خوانی دارد. نتایج تحقیقات فوق تأیید می‌کنند که سرمایۀ اجتماعی موجد امنیت اجتماعی می‌شود. نتایج دیگر  پژوهش حاضرنشان داد که بین اعتماد به افراد سال‌خورده با میزان احساس امنیت اجتماعی رابطه‌ای وجود ندارد. همچنین ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین متغیر هم‌نشینی و صحبت با افراد خانواده به‌منزلۀ مؤلفۀ عینی سرمایۀ اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی رابطه‌ای وجود ندارد.

به طور کلی، می‌توان نتیجه‌ گرفت که با توجه به شکل‌گیری زمینه‌های ذهنی و عینی سرمایۀ اجتماعی در خانواده، این نهاد به‌منزلۀ منبع پیونددهندۀ نسلی می‌تواند اعتماد را در سطح فردی به وجود آورد. اعتماد فردی در کنش‌های روزمره باعث می‌شود کهافراد ارزش‌ها و هنجارهای مشترک خود و دیگران را احساس کنند و اعتمادشان به یکدیگر افزایش یابد. افزایش اعتماد به‌مثابۀ سرمایۀ اجتماعی ممکن است به کاهش ناامنی منجر شود.

 

پیشنهاد

یافته‌های این پژوهش نشان داد که میزان احساس امنیت درمیان پاسخگویان پایین‌تر از حد میانگین است. بنابراین، ضرورت انجام پژوهش‌های بیشتر در حوزۀ خانواده بارز است. خانواده نهادی است که در آن امنیت بنیادین فرد در آغاز زندگی شکل می‌گیرد و همین رویکرد در بزرگ‌سالی به جامعه تعمیم می‌یابد. با توجه به این یافته پیشنهاد می‌شود که در زمینۀ امنیت اجتماعی، که اساس نظم و پیشرفت جامعه است، پژوهش‌های بیشتری صورت گیرد.

یکی از نتایج تحقیق حاضر این بود که بین اعتماد به افراد جوان و میان‌سال با احساس امنیت اجتماعی رابطه وجود دارد. به‌ویژه بالاترین ضریب همبستگی مربوط بهارتباط اعتماد به نسل جوان و احساس امنیت اجتماعی در خانواده بود. این یافته از جامعه‌ای درحال تغییر حکایت دارد که در آن جوانان به‌علت حمل ارزش‌ها و نگرش‌های جدید درمعرض آن هستند که اعضای خانواده به‌ویژه افراد مسن و والدین، جهت‌گیری تردیدآمیزی دربارۀ آنها داشته باشند. حال آنکه این موضوع در جوامع درحال تغییر کاملاً طبیعی است و با آگاهی‌رسانی به خانواده‌ها قابل هدایت است، به نحوی که باعث بروز آسیب نشود. ازاین‌رو، تمام نهادهایی که به‌نحوی دست‌اندرکار آگاهی‌بخشی به خانواده‌ها هستند (رسانه‌ها و نهادهای آموزشی) می‌توانند درقالب برگزاری کارگاه‌های مشاورۀ خانواده، میزگردهای تلویزیونی، مقالات و... به آگاهی‌بخشی دربارۀ تغییرات نسلی کمک کنند، به نحوی که جوانان بیشتر مورد اعتماد قرار بگیرند و ازاین طریق احساس امنیت نیز در جامعه افزایش یابد. به‌علاوه، توجه به فضای درونی خانواده، یعنی وجود گفت‌وگو و روابط مناسب و گرم بین اعضای خانواده و نسل‌های خانوادگی، جهت بهبود وضع امنیت جامعه بسیار مهم و حیاتی است. ازاین‌رو می‌توان به کمک نهادهای مختلف ازجمله آموزش ‌و پرورش و رسانه‌های جمعی رسمی روابط اعضا در خانواده‌ها، گفت‌وگوی میان آنها و آگاهی از ارزش‌هارا به‌منزلۀسرمایۀ اجتماعی تقویت کرد و ازاین طریق، تغییراتی را درجهت توسعه و پیشرفت جامعه به وجود آورد.

 
ابراهیمی لویه، عادل (1385) «اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن دربین مردم شهر گرمسار»، پیک نور، سال هفتم، شمارۀ 3: 65-84.
ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان: یافته‌های پیمایش در 28 مرکز استان کشور (1382)موج دوم، تهران: طرح‌های ملی.
پاتنام، رابرت (1385) «مصاحبه با پرفسور پاتنام»، در: سرمایۀ اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه، کیان تاجبخش، ترجمۀ افشین خاکباز و حسن پویان، چاپ دوم، تهران: شیرازه: 113-131.
تاجبخش، کیان (1385) سرمایۀ اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه، ترجمۀ افشین خاکباز و حسن پویان، چاپ دوم، تهران: شیرازه.
توسلی، غلامعباس(1388)نظریه‌های جامعه‌شناسی، چاپ پانزدهم،تهران: سمت.
دلاور، علی و محمد جهانتاب (1390) «تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی»،مطالعات امنیت اجتماعی: 73-95.
ذاکری هامانه، راضیه، سیدعلیرضا افشانی و عباس عسکری‌ندوشن (1391) «بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی در شهر یزد»،مجلۀ جامعه‌شناسی ایران، دورۀ سیزدهم، شمارۀ 3:83-110.
ردادی، محسن(1387)«سرمایۀ اجتماعی و امنیت»، راهبرد یاس، شمارۀ 16: 186-196.
رز، ریچارد (1385) «کارها در جامعۀ ضدمدرن چگونه پیش می‌رود؟ شبکه‌های سرمایۀ اجتماعی در روسیه»، در: سرمایۀ اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه، کیان تاجبخش، ‌ترجمۀ افشین خاکباز و حسن پویان، تهران: شیرازه:569-609.
زمانی، علی‌اکبر(1386)«نقش و کارکرد نهاد خانواده در تأمین امنیت اجتماعی»، دانش انتظامی، سال نهم، شمارۀ 2: 63-86.
صالحی امیری، سیدرضا وافسر افشاری نادری (1389) «مبانی نظری و راهبردی مدیریت ارتقای امنیت اجتماعی و فرهنگی در تهران»، فصلنامۀ راهبرد، سال بیستم، شمارۀ 59: 49-76.
صدیق‌سروستانی، رحمت‌الله (1387) آسیب‌شناسی اجتماعی (جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی)، تهران: سمت.
فتحی، سروش واعظم شیرین‌بیان (1391) «نقش سرمایۀ اجتماعی بر شکاف ارزشی در بین خانواده‌های شهر گرمسار»، مطالعات اجتماعی ایران، سال نهم، شمارۀ 32: 137-162.
فقهی فرهمند، ناصر و سعید زنجانی (1392) «ارتباط بین امنیت اجتماعی با مؤلفه‌های سرمایۀ اجتماعی و رفاه اجتماعی (مورد مطالعه: خانواده‌های شهر تبریز)»، دانش انتظامی آذربایجان شرقی، سال دوم، شمارۀ 8: 127-151.
فیروزآبادی، سید احمد(1384)«نقد و معرفی کتاب بولینگ تک‌نفره: فروپاشی و احیای مجدد اجتماع آمریکایی»، مجلۀ جامعه‌شناسی ایران، دورۀ ششم، شمارۀ 2:156-164.
فیلد، جان (1388) سرمایۀ اجتماعی، ترجمۀ غلامرضا غفاری و حسین رمضانی، چاپ دوم، تهران: کویر.
کمالی، افسانه (1383) مطالعۀ تطبیقی اعتماد اجتماعی در دو حوزۀ فرهنگ و سیاست(با تأکید بر سازمان‌های تخصصی)، رسالۀ دکتری جامعه‌شناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.
کوزر، لوئیس و برنارد روزنبرگ (1378)  نظریه‌های بنیادی جامعه‌شناختی، ترجمۀفرهنگ ارشاد، تهران: نشر نی.
گیدنز، آنتونی وکارن بردسال (1390) جامعه‌شناسی، ترجمۀحسن چاوشیان، چاپ ششم، تهران: نی.
منادی، مرتضی(1385) جامعه‌شناسی خانواده: تحلیل روزمرگی و فضای درون خانواده، تهران: نژاده.
نادری، حمدالله، محمدعلی جاهد ومهین‌دخت شیرزاده(1388)«بررسی رابطۀ احساس امنیت اجتماعی و سرمایۀ اجتماعی(مطالعۀ موردی شهر اردبیل)»، مطالعات امنیت اجتماعی: 59-87.
نوابخش، مهرداد و جمیله فدوی (1387) «بررسی ابعاد سرمایۀ اجتماعی و نقش آن در توسعۀ شهری: مطالعۀ موردی منطقۀ 5 شهر تهران»، پژوهش‌نامۀ علوم اجتماعی، سال دوم، شمارۀ 1: 25-47.
نبوی، عبدالحسین، علی‌حسین حسین‌زاده و سیده‌هاجر حسینی (1389) «بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی»، جامعه‌شناسی کاربردی، سال بیست‌ویکم، شمارۀ پیاپی40، شمارۀ 4: 73-96.
هزارجریبی، جعفر و حامد یاری (1391) «بررسی رابطۀاحساس امنیت و اعتماد اجتماعی درمیان شهروندان (مطالعۀ موردی ساکنان شهر کرمانشاه)»، پژوهش‌های راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، سال اول، شمارۀ 4:39-58.
یوسفی، نریمان(1383) شکاف بین نسل‌ها،تهران: جهاد دانشگاهی.
Coleman, James Samuel (2002) “Social Capital in the Creation of Human Capital”. In: Calhoun, C. and Others. Contemporary Sociological Theory. Oxford: Blackwell. pp. 110-125.
Fukuyama, Francis (1995) Trust: Social Virtues and the Creation of Prosperity, NY: Free Press.
Hamada, Jun and Soshi Takao (2008) Policy Implications of Social Capital for The Japanese Social Security System, Acta Med. Okayama, Vol. 62, N0. 5. pp275-283.
Popova, Zora(2012)  The Social Capital as a Security Factor, Journal of RegionalSecurity, @ Belgrade Centre for Security Policy, University of Bath, Uk, Vol. 7, No, 1, pp1-15.
Paxton, Pamela (1999) Is Social Capital Declining in The United State? A Mall People in The Cattle Assistant. The American Journal of Sociology, Vol. 105, No.1. July 1999, pp 88- 177.
Sedano,Alferdo Rodriguez and Juan Carlos Aguilera And Ana costaParis (2009) , The Decline of The Family as a Source of Social Capital in The Eu: Some Indicators, Educaciony Educadores, Vol. 12, No. 3, pp 161-177..