نوع مقاله : علمی
نویسندگان
1 استادیار گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
2 کارشناس ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
این مقاله به طرح نظریههای جدید ارتباطات دربارة جامعة شبکهای و ارتباطات مجازی و کاربرد آن در حوزة سایبر سایکولوژی میپردازد. در این چهارچوب پس از ارائة مباحث جدید نظری، به منظور ارزیابی دقیقتر آثار اجتماعی و روانشناختی شبکههای مجازی و رسانههای اینترنتی، "وبلاگ" را با توجه به گسترش روزافزون و جایگاه آن در میان جوانان برگزیده است تا با اجرای تحقیقی پیمایشی، رابطة میان بهرهمندی از این رسانه و نگرش افراد را دربارة روابط مجازی تحلیل کند. بر این اساس، 310 تن از میان دانشجویان دورة کارشناسی دانشکدة فنی پردیس 2 دانشگاه تهران به شیوة در دسترس داوطلبانه انتخاب شدند و بر مبنای میزان و نوع بهرهمندی از وبلاگ در سه گروه اصلی "بلاگر"، "بلاگگرد"، و "هیچکدام"و دو زیرگروه جنسیتی (دختر و پسر) جای گرفتند. پرسشنامة سنجش نگرش مشتمل بر 22 پرسش در مقیاس لیکرت است که توسط پژوهشگران تدوین شد. نتایج این پژوهش معناداری رابطة میان بهرهمندی از وبلاگ و نگرش دانشجویان را درباب روابط مجازی نشان داد. علاوه بر آن، رابطة میان میزان بهرهمندی از وبلاگ و اعتماد افراد به وبلاگ و روابط بلاگی نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بهعنوان فرضیة دوم مورد ارزیابی قرار گرفت که در این سنجش معناداری رابطة میان دو شاخص به دست نیامد
کلیدواژهها
مقدمه
"فضای سایبر"[1] و "فرهنگ مجازی"[2] موضوعاتی نو در جهان رسانهای و پهنة ارتباطات هستند که بهتدریج جایگاه ویژهای در مطالعات اجتماعی و روانشناختی پیدا کرده و حوزههای جدید نظری مانند روانشناسی رسانه[3] را به مباحث آکادمیک افزودهاند. پیدایش شبکههای اینترنتی و توسعة فضای مجازی که به شکلگیری اجتماعات و گروههای مجازی و تکوین روابط مجازی میان آنها انجامیده، علاوه بر جامعه، تأثیری رو بهگسترش در عرصة روان فردی و جمعی یافته است. به گفتة پاملا روتلج،[4] روانشناس رسانه: «امروزه به نقطة عطفی رسیدهایم که با فناوریهای رسانه در همه جا مواجه هستیم. بهگونهای که نمیتوانیم روش زندگی، تفکر، کار و تجارت و حتی نفسکشیدن خود را چه در قالب فردی و گروهی و چه در صورت یک ملت از رسانه مستقل و جدا ببینیم» (روتلج، 2009). این امر موجب شده است تا مسائل گوناگونی پیش روی محققان در حوزة روانشناسی رسانه قرار گیرد. ازاینرو، روانشناسی رسانه که گرایشی میانرشتهای در روانشناسی محسوب میشود، با علوم ارتباطات و رسانه پیوندهای نزدیک یافته است. در این حوزه دو رشتة روانشناسی و ارتباطات به ناگزیر چنان با هم در ارتباط قرار گرفتهاند که هیچیک بدون درنظرگرفتن دیگری نمیتوانند بهدرستی مسیر خود را برگزینند. چنانکه برای متخصصان و محققان ارتباطات نظریههای روانشناسی در خصوص فرایندهای شناختی ذهن آدمی (مثلاً در حین دیدن فیلم) اهمیت بسزایی یافته و برای روانشناسان بهویژه در حوزة روانشناسی شناختی و رشد درنظرگرفتن کاربرد رسانه گریزناپذیر شده است. به این ترتیب، از همکاری نزدیک این دو، رشتة "روانشناسی رسانه" پا به عرصه گذاشته و با پیدایش اینترنت و شکلگیری شبکههای مجازی فصل جدیدی از این دانش با تأکید خاص بر فضاهای مجازی و شبکهای و آثار حاصل از آنها تحت نام "سایبر سایکولوژی"[5] یا "روانشناسی فضای مجازی" مطرح شده است. در این میان، با توجه به آنکه پژوهش درباب رسانهها عمدتاً در دو دسته مطالعه پیرامون محتوای رسانهها یا اثر رسانهها قرار میگیرند، مطالعات سایبر سایکولوژیک بیشتر به دستة دوم میپردازند. این پژوهش نیز با توجه به موضوع تحقیق، که مطالعه درباب ارتباطات مجازی و سایبر سایکولوژی است، از دستة دوم یعنی "مطالعات اثر رسانه" به شمار میآید. ضمن اینکه به سبب پرداختن به وبلاگ در دستة پژوهش دربارة "فضای سایبر و آثار فرهنگ مجازی" قرار میگیرد.
مسئلة تحقیق
فضای سایبر یا مجازی در ارتباطات جدید به فضای نادیدنی اما موجودی گفته میشود که در شبکة اینترنت از طریق فناوریهای ارتباطات و اطلاعات و ابزارهای رایانهای شکل میگیرد. در فضای سایبر افراد الگوهای شناختی و عاطفی خود را در ارتباطات و تعاملهایی که از طریق نمادهای دیجیتالی در زمینة متن، زبان، تصویر و صدا بهوجود میآیند، با یکدیگر به اشتراک میگذارند و به این ترتیب تجربیات حسی تأثیرگذار و گستردهای به دست میآورند. آنان از طریق "شبکهها"[6] به صورت فیزیکی به یکدیگر متصل میشوند، با اینحال بدون آنکه در زمان و فضا با یکدیگر سهیم شوند به ابزارهای ارتباطی جدید دسترسی پیدا میکنند. بر این اساس، رفتار آنی آنان جزئی از محیط روانی اینترنت را تشکیل میدهد (داونین و مککویل، 2004: 207). این فضای اصطلاحاً مجازی، که البته نباید آن را به اعتبار واژة مجازی غیرواقعی و خیالی دانست، با گسترش اینترنت و رسانهای شدن ابزارهای اینترنتی، از جمله پیدایش وبلاگ نفوذ و تأثیری انکارناپذیر بر کلیة ابعاد شناختی آدمی یافته و فرهنگی نو به وجود آورده است. به گفتة مانوئل کاستلز ما به عصر رسانهای جدیدی وارد شدهایم که شبکههای رایانهای ستون فقرات آن، فناوری دیجیتال زبان آن و زبان فرستادگان آن، و توزیع جهانی گسترة آن است. در این میان، وبلاگ که "رسانهای خودگزین"[7] است، بهمثابة یک بطری شخصی در اقیانوس ارتباطات جهانی شناور میشود و به همین سبب میتواند نوعی در خود فرورفتگی الکترونیکی[8] را سبب شود (کاستلز، 2007).
از طرف دیگر، به دلیل آنکه نگرشها جزء مهمی از اجزای تشکیلدهندة بعد شناختی انسان محسوب میشوند و میتوانند تأثیری مستقیم بر رفتارهای فردی داشته باشند، از این رسانه تأثیر پذیرفتهاند. ازاینرو، با درنظرگرفتن توسعة روزافزون کاربرد رسانههای اینترنتی و پیامدهای آن، که بدون تردید همانطور که مکبث[9] میگوید، موجب افزایش نقش رسانهها در زندگی اجتماعی است (داونین و مککویل، 2004: 207)، باید تغییرات در حال وقوع در سبک زندگی اجتماعی و تغییرشکل تعاملهای بین فردی و اجتماعی از سطح روابط حقیقی و حضوری به سطح روابط مجازی را مورد مطالعه قرار داد. در این چهارچوب باید به دنبال آن بود که رسانة مجازی وبلاگ چه تأثیری بر نگرش افراد به روابط مجازی میتواند داشته باشد، و اعتماد افراد به روابط شکلگرفته در این رسانه بهعنوان یکی از عوامل دخیل در نگرش، چه نسبتی با میزان کاربری و بهرهمندی آنان از وبلاگ دارد. به بیان واضحتر، مسئلة اصلی این پژوهش آن است که میان کاربری وبلاگ و نگرش افراد به روابط مجازی بلاگی چه رابطة معناداری وجود دارد، و آیا نگرش افراد دربارة روابط بلاگی با توجه به میزان بهرهمندی آنان از وبلاگ با یکدیگر متفاوت است یا نه. و آیا میتوان انتظار داشت افراد با میزان بهرهمندی بیشتر از وبلاگ اعتماد بیشتری به این رسانه نشان دهند؟ در این میان جنسیت چه نقشی دارد؟
چهارچوب نظری
در این پژوهش، به طور عمده نظریههای مانوئل کاستلز در ارتباطات درباب فضای جریانها[10] و نظریههای سولر و لئون جیمز در سایبر سایکولوژی دربارة ارتباطات مجازی، بهعنوان چهارچوب نظری مناسب برای شناخت و مطالعة بهتر مسئلة پژوهش و تبیین آن مورد تأکید قرار گرفتهاند.
"فرهنگ مجازی و نظریة فضای جریانها"
مانوئل کاستلز برخلاف اکثر نظریههای اجتماعی کلاسیک که فرض را بر تسلط زمان بر مکان میگذارند، این فرضیه را مطرح میکند که «مکان، زمان را در جامعة شبکهای سازمان میدهد» (کاستلز، 1380: 440). به موجب این نظریه تحت تأثیر "پارادایم فناوری اطلاعات" و شکلها و فرایندهای اجتماعی متأثر از آن "فضای جریانها" شکل میگیرد که منطق جدیدی دارد. «فضای جریانها، سازماندهی مادی و عملکردهای اجتماعی است که دارای اشتراک زمانی هستند و از طریق جریانها عمل میکنند» (کاستلز، 1380: 477).
به نظر او جامعه، پیرامون جریانها شکل میگیرد که جریانهای اطلاعات، جریانهای تکنولوژیک، جریانهای متقابل سازمانی، جریانهای تصاویر، صداها و نمادها از آن جملهاند. بنابراین، جریانها تجلی فرایندهای نمادین مسلط بر زندگی ما هستند و تکیهگاه مادی آنها مجموعة عناصری است که از این آنها حمایت میکنند. کاستلز سه لایه از تکیهگاههای مادی فضای جریانها را چنین تشریح میکند:
لایة نخست توسط مداری از محرکهای الکترونیکی مثل میکروالکترونیک، مخابرات، پردازش کامپیوتری، سیستمهای رادیو تلویزیونی و حمل و نقل سریع متکی بر IT ایجاد میشود. این زیرساخت تکنولوژیک صورتی از فضا و تکیهگاهی مادی برای عملکردهای اجتماعی همزمان است. در این شبکه، هیچ مکانی به خودی خود وجود ندارد، چون جایگاهها بهوسیلة جریانها تعریف میشوند. بنابراین، شبکة ارتباطی سازماندهندة فضاست. مکانها از بین نمیروند بلکه منطق و معنای آنها در شبکه جذب میشود (کاستلز، 1380: 478).
لایة دوم از گرهها، بازوها و محورهای آنها[11] تشکیل میشود. گرهها و محورهای ارتباطی عواملی هستند که نقش هماهنگکننده را در تعامل میان اجزای شبکه ایفا میکنند و بر اساس اهمیتی که در شبکه دارند بهگونهای سلسلهمراتبی سازمان یافتهاند. ویژگیهای گرهها به نوع کارکردهای هر شبکه بستگی دارد. مهمترین فرایندهای مسلط جامعه در شبکههایی تحقق یافتهاند که مکانهای مختلف را به یکدیگر پیوند میدهند و در سلسلهمراتب تولید ثروت، پردازش اطلاعات و ایجاد قدرت نقش و ارزش ویژهای را به هریک محول میکنند (کاستلز، 1380: 480).
لایة سوم به سازماندهی مکانی نخبگان اشاره دارد. بنا به نظریة فضای جریانها جوامع بهگونهای نامتقارن پیرامون منافع مسلط که خاص هر ساختار اجتماعی است سازمان یافتهاند. فضای جریانها یگانه منطق مکانی جوامع ما نیست ولی مسلطترین آنهاست که توسط نقشآفرینان اجتماعی اجرا میشود و تجلی مکانی آنها بخشی از جنبههای بنیادین فضای جریانها را تشکیل میدهد. بنا به این سخن، نخبگان جهانوطنی هستند، در حالی که زندگی و تجربیات مردم در مکانها، فرهنگ و تاریخ آنها ریشه دارد.
نخبگان برای حفظ انسجام اجتماعی خویش مرز بین خودی و غیر خودی را در جامعة فرهنگی و سیاسی خود ترسیم میکنند و جامعة خود را خردهفرهنگی وابسته به مکان تعریف میکنند که به صورت شبکهای میان افراد سازمان یافته است. به این ترتیب، یکی از روندهای عمدة تمایز فرهنگی نخبگان در جامعة اطلاعاتی، ایجاد سبک زندگی و طراحی شکلهای فضایی است که هدفشان یکپارچهساختن محیط نمادین سراسر جهان است که جایگزین ویژگیهای تاریخی هر مکان میشود. از آنجا که شهروندان هر جامعهای هنوز هم در مکانها زندگی میکنند، ولی در جوامع ما کارکرد و قدرت در فضای جریانها سازمان یافتهاند، این سلطة ساختاری بهگونهای بنیادین معنا و پویایی مکانها را تغییر میدهد. گرایش مسلط به جانب چشمانداز فضای جریانهای شبکهای و غیرتاریخی است که میخواهد منطق خود را بر مکانهای تکهتکه و پراکنده تحمیل کند. به این ترتیب، ممکن است ما به سوی زندگی در دنیاهای موازی حرکت کنیم که چون در ابعاد مختلف "ابرفضای اجتماعی" قرار دارند، زمانهای آنها نمیتوانند با یکدیگر برخورد کنند، مگر اینکه بهگونهای آگاهانه پلهایی فرهنگی و فیزیکی بین این دنیاها بسازیم (کاستلز، 1380: 494- 480).
فرضیة کاستلز در این باره چنین تبیین شده است که فضای جریانها از ریزشبکههای فردی تشکیل شده است که منافع خود را در شبکههای کلان کارکردی مطرح میکنند. مارتین اینس[12] این مفهوم را دشوارترین و در عین حال بنیادیترین بخشهای این نظریه میداند که مستقیمترین جلوة دگرگونیهای تکنولوژیک موجودیت انسانی است (اینس و کاستلز، 1384: 84). او در تشریح و تفسیر این نظریه فضا را نه تنها برساختهای فرهنگی که برساختهای ذهنی میداند که برای درک آن باید از فضای تجربة مستقیم زندگی یعنی فضای اقتصاد یا فضای اطلاعات یا فضای علم یا فضای هنر و همة قلمروهای فعالیت فراتر رفت که درنهایت زندگی ما را قالببندی میکنند. باید فضا را بهمثابة برساختهای مادی فهمید که توازی زمانی دارد، یعنی چیزی که موجب جمعشدن اعمال انسان در زمان میشود. به عبارت دیگر، فضا در اندیشة کاستلز در فرمولبندی میان نظامهای زمانی و مکانی و توازی میان آنها قابل فهم است.
کاستلز با نقد نظریات پیشین خود اکنون "فضای جریانها" را در مقابل فضای مکانها قرار نمیدهد و با طرح مفاهیمی چون "مردمیشدن فضای جریانها" از وجود همزمان "فضای جریانها" و "فضای مکانها" سخن میگوید که هردو میتوانند بیانگر منافع اجتماعی متعارضی باشند، اما الزاماً وجه تمایز آنها نخبگان و عامه نیستند. به این ترتیب، در اندیشة کاستلز از آنجا که فرهنگها بر فرایندهای ارتباطی و همة اشکال ارتباط برمبنای تولید و مصرف نشانهها استوارند، هیچگونه جدایی بین واقعیت و نمایش نمادین وجود ندارد و ویژگی مهم جامعة شبکهای نه القای واقعیت مجازی بلکه ایجاد مجاز واقعی است (کاستلز، 1380: 431).
امروز برای تکمیل نظریههای کاستلز در ارتباطات باید به آرای برخی نظریهپردازان دیگر نیز در این زمینه اشاره کرد. از آن جمله استول (1995 به نقل از موهو، 2007) معتقد است گمنامی و قابلیت تبادلی اینترنت ممکن است موجب شود افراد با هویتی جعلی در این دنیای مجازی به برقراری روابط بپردازند. تورکل (1995 به نقل از موهو، 2007) هم بر این باور است که با توجه به قابلیتهای چندگانة اینترنت افراد برای برآورده ساختن نیاز خود به اجتماعیبودن، دستیابی به تسلی و روابط دوستی، و فرار از مشکلات زندگی در دنیای حقیقی به واقع، واقعیتی مجازی را میسازند. به این ترتیب، اینترنت در فضایی ساختگی جای تجربیات زندگی واقعی را میگیرد و البته گاهی این دنیای مجازی نسبت به دنیای حقیقی الزامآورتر است و افراد انتظار دارند از اینترنت حاصلی بیش از آنچه در دنیای حقیقی به دست میآورند کسب کنند. ازاینرو، بهتدریج در درون فضای مجازی از زندگی حقیقی فاصله میگیرند (موهو، 2007: 4-5).
فضای مجازی از دیدگاه سایبر سایکولوژی
در سایبر سایکولوژی نیز متفکرانی چون جان سولر از دانشگاه ریدر[13] و لئون جیمز از دانشگاههاوایی[14] فضای مجازی سایبر را دارای ویژگیهای متمایزی میدانند که اثراتی متفاوت بر ذهن و رفتار آدمی
میگذارند. از این میان، سولر "درگیری کمتر حواس"،"فضای غالب نوشتاری"، "انعطاف در هویت"، "تغییر و تعدیل ادراکات"، "تساوی در فرصتها"، "برابری مکانی"، "انعطاف زمانی"، "کثرت اجتماعی"، "قابلیت ثبت و ضبط"، و "قطع ارتباط رسانهای" را مهمتر میداند. سولر با مورد توجه قرار دادن خاصیت "انعطاف زمانی" در واقع به امکان تأخیر در پاسخگویی به مخاطب در ارتباطات مجازی و قابلیت کش آمدن زمان اشاره دارد که در تعاملات حضوری نمیتوان آنها را یافت. وی با بیان ویژگی "کثرت اجتماعی" تعدد روابط ممکن در فضای سایبر را مورد توجه قرار میدهد؛ تعددی که در عین حال نوعی محدودیت را نیز با خود دارد. ویژگی کثرت اجتماعی گویای آن است که در فضای سایبر (مثلاً در وبلاگنویسی) میتوان سایر افرادی را که علایق مشترکی با ما دارند، شناسایی و به سوی خود جذب کرد و با آنان ارتباط برقرار کرد. تعاملی انتخابی که بسیاری مواقع ناشی از انگیزههای ناخودآگاه است. توانایی گلچین کردن مخاطبان از میان تعداد بسیار زیاد آنها، که از دید روانشناسان قابلیتی جالب توجه است. ارتباطات در فضای سایبر علاوه بر همة ویژگیهایی که به اختصار به آنها اشاره شد با یک خصوصیت دیگر نیز همراه است و آن وضعیتهایی است که رایانه و اینترنت به وجود آورده و در زمان لازم به دلیل بروز مشکلات پیشبینینشدة نرمافزاری یا سختافزاری
نمیتوانند پاسخگو باشند و در نتیجه ارتباط مختل میشود. این مسئله عموماً حالات روانشناختی همچون خشم، اضطراب، نگرانی و ناامیدی را به همراه دارد که از آنها با عنوان تجربیات سوراخ سیاه فضای مجازی[15] نام برده میشود و در واقع به وابستگی و نیاز ما به ابزارهای این فضا اشاره دارند (سولر، 2005).
سولر با نگاه خاص به روابط مجازی نوشتاری (مانند وبلاگ) میگوید این نوع روابط از دید برخی از افراد نسبت به روابط چهره به چهره قابل پیشبینیتر و امنتر هستند و به دلیل فقدان نشانههای چهرهای که گاهی استرسآور یا ناخوشایند میشوند، افراد در روابط نوشتاری مجازی میتوانند به شکل مستقیمتری با سایرین رابطه یابند. صمیمیت در این نوع از روابط سریعتر شکل میگیرد و روابط نزدیک طبیعتاً به ملاقاتهای چهره به چهره نیز کشانده میشوند. ضمن اینکه ممکن است به طور کلی روابط مجازی آسان از بین بروند. با این حال، ترکیب روابط حقیقی و مجازی فرصتهای بیشتر و متنوعتری را برای ارتباط در اختیار افراد مختلف قرار میدهد (سولر، 2004).
اما لئون جیمز در خصوص نقش رسانة اینترنت در ارتباطات بینفردی میگوید اینترنت راهی برای ارتباط بیشتر میان افراد است. به بیان دیگر، با استفاده از رایانهها تبادل و تعاملی واقعی با سایرین از طریق ماشین برقرار میشود، نه اینکه ارتباطی ماشینی وجود داشته باشد. وی در مقایسة فضای سایبر با ذهن انسان معتقد است رایانهها پیوستگی و گستردگی ذهن آدمی را با قدرت و به شکلی مناسب به نمایش میگذارند و فضای سایبر واقعیتی مجازی است که از طریق شبکههای رایانهای ایجاد میشود. به همین دلیل ویژگیهایی مشابه و مطابق با ذهن آدمی دارد. همانطور که ذهن در هیچ فضای فیزیکی با خواص محدودکنندهای همچون وسعت، فاصله یا حجم نمیگنجد و از نظر زمانی و مکانی تماماً مجازی است، فضای سایبر نیز هیچ محدودة زمانی و مکانی را نمیشناسد. از سوی دیگر، فضای سایبر به طور کلی از دو جنبه به ذهن آدمی شباهت دارد: قابلیت تبادل و تعامل متقابل و نحوة سازماندهی. این بدان معناست که هزاران نفر میتوانند از هر مکانی به طور همزمان یا در زمانهای مختلف دربارة موضوعی مشترک با یکدیگر تبادل و تعامل داشته باشند. فضای سایبر در واقع ذهنی همگانی[16] است و بهکارگیری این فضا و شرکت در آن بهمنزلة سازوکارهای رشد و بالندگی واقعیت مجازی به شمار میآید. به اعتقاد لئون جیمز واقعیت مجازی فضای سایبر بسیار واقعیتر از واقعی است (جیمز، 2009).
تعریف مفاهیم
وبلاگ به مثابة رسانه
وبلاگ که در میان رسانههای اینترنتی رسانهای شخصی محسوب میشود از دید کاستلز در گروه رسانههای خودگزین قرار میگیرد. ارتباطاتی که در محتوا خودتولید، در پخش خود-گردان و در دریافت خود- انتخاب هستند. به عبارت دیگر، بلاگر از طریق اتصال به شبکه در "فضای جریانها" قرار میگیرد و میتواند در قالب وبلاگ بهمثابة رسانهای جمعی پیام خود را به انبوه مخاطبان برساند. از سوی دیگر، وبلاگ اساساً نوشتاری است فاقد نشانههای چهرهای و صوتی، نشانههایی که وجود یا عدم آنها در ارتباطات میانفردی، از بابت جلب اعتماد، یا ایجاد آرامش و امنیت بیشتر بهویژه برای افراد کمرو نقش مهمی دارند. به هر صورت، وبلاگ مانند سایر ابزارهای ارتباطی اینترنتی غالب ویژگیهای ذکرشده در خصوص فضاهای مجازی را داراست و همانطور که ویتل[17] (1997) در نگاه تعاملی خود به ارتباطات جدید در فضای سایبر مهمترین پیامد آنها را ارتباط اجتماعی بیشتر در کنار احتمال انزوای اجتماعی بیشتر میداند، وبلاگ نیز هر دو سوی سکه را در بر دارد (دوران، 1385: 116).
نگرش و مؤلفههای آن
نگرش در تعریفی که آلپورت (1935 به نقل از کریمی، 1386: 224) از آن ارائه داده است «حالت روانی و عصبی آمادگی برای عمل است که از طریق تجربة سازمانیافته، تأثیری هدایتی یا پویا بر پاسخهای فرد در برابر کلیة اشیا یا موقعیتهایی که به آن مربوط میشود دارد». در تعریف دیگری، «ترکیب شناختها، احساسها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز میگویند» (کرچ و دیگران، 1347). اما از میان تعاریف گوناگونی که تا کنون ارائه شدهاند، تعریف سهعنصری نگرش فریدمن و همکاران (1970 به نقل از کریمی، 1386: 224) در میان روانشناسان اجتماعی از همه مقبولتر بوده است: «نگرش نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی و یک تمایل به عمل میباشد».
کرانو و پریسلین نیز تعریف دیگری از نگرش دارند. به نظر آنان: «نگرش اتحاد ارزشیابانة شناختها و عواطفی است که فرد در ارتباط با یک موضوع تجربه میکند. به عبارت دیگر، نگرشها قضاوتهای ارزشیابانهای هستند که واکنشهای شناختی/ عاطفی افراد را یکپارچه و خلاصه میکنند. این چکیدههای ارزشیابانه از نظر نیرومندی متنوع بوده و بر دوام، پایداری و ثبات رفتاری- نگرشی دلالت دارند» (کرانو و پریسلین، 2008: 3).
به هر صورت، با توجه به این تعاریف، سه ویژگی را میتوان برای نگرش در نظر گرفت:
1- نگرش شامل یک شیء، شخص، رویداد، یا موقعیت است (موضوع نگرش) 2- معمولاً ارزشیابانه است (موافقت یا مخالفت با موضوع را در خود جای میدهد) 3- ثبات و دوام قابل توجهی دارد. علاوه بر این، در تعریف فریدمن، نگرشها دارای سه مؤلفه یا بعد هستند: 1- شناختی؛ که شامل اطلاعات، باورها و اعتقادات شخص دربارة موضوع نگرش است، 2- عاطفی؛ که احساسهای مثبت یا منفی دربارة موضوع شیء (شامل علاقه یا نفرت) را در بر میگیرد؛ 3- رفتاری؛ که آمادگی برای پاسخگویی به شیوهای خاص در خصوص موضوع نگرش را شامل میشود (کریمی، 1386: 230-224). از آنجایی که نگرشها رفتارها را تحت تأثیر قرار میدهند، و بر نحوة پردازش اطلاعات نیز تأثیر میگذارند، از اهمیت ویژهای برخوردارند. ضمن اینکه سنجش نگرشها از اندازهگیریهای رفتاری آسانتر است (جکسون، 2004: 24).[18] غالباً گفته میشود که چنانچه نگرشها قابلیت پیشبینی رفتاری را نداشته باشند از ارزش کمی برخوردار خواهند بود (کرانو و پریسلین، 2008: 289).
فرضیههای پژوهش
آنچنانکه پیش از این آمد، ویژگیها و خاصیتهای فضای سایبر (از جمله وبلاگ) امکاناتی در اختیار کاربران میگذارد تا احتمالاً بتوانند بر روابط خود بیفزایند و دامنة ارتباطات خود را گسترش دهند. ارتباطی که به باور لئون جیمز همان ارتباط میان ذهنهای آدمیان است و در نتیجه از بعد شناختی اهمیت زیادی دارد. ضمن اینکه تعاریف گوناگون متفکران، از جمله کاستلز، دربارة معنای امروزی پدیدة "مجازی" در فضای سایبر نشان میدهد که به نظر آنان این مجازی نه تنها از واقعی چندان دور نیست، بلکه عیناً همان واقعی است. در عین حال، باید توجه داشت که یکی از ابعاد مهم نگرشها بعد شناختی آنهاست. در واقع، نگرشها رفتارها را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهند، به طوری که با توجه به نگرش افراد میتوان رفتارهای آنان را پیشبینی کرد.
به این اعتبار میتوان فرض کرد که فضای سایبر وبلاگ بر نگرشها و نگرشها بر رفتارها ـ از جمله تلاش برای برقراری رابطه با دیگران از طریق ابزار وبلاگ و بهرهمندی از آن ـ تأثیر میگذارد. پس ابتدا باید دید وبلاگ چگونه میتواند بر نگرش افراد دربارة روابط مجازی بلاگی اثر داشته باشد تا آنان را به سوی بهرهمندی بیشتر از وبلاگ و برقراری رابطه از طریق آن سوق دهد. به این ترتیب، فرضیة اصلی تحقیق آن است که میان رفتار بهرهمندی از وبلاگ و نگرش افراد درباب روابط مجازی بلاگی رابطة معناداری وجود دارد. قوت این رابطه نیز در وهلة دوم مورد توجه قرار میگیرد. ضمن آن، فرضیة دوم نیز اینگونه مطرح میشود که میان بهرهمندی از وبلاگ و اعتماد عمومی به وبلاگ رابطة معنادار وجود دارد.
روششناسی
در این پژوهش با توجه به آنکه بررسی رابطه میان بهرهمندی از وبلاگ با نگرش افراد نسبت به روابط مجازی بلاگی، و اعتماد به وبلاگ مد نظر است، ابتدا با انجام یک آزمون نگرشسنجی نگرش افراد به دست آمد و سپس با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون چگونگی این دو رابطه مورد تحلیل قرار گرفت. لازم است ذکر شود که در تحقیقات همبستگی هدف مطالعة حدود تغییرات یک یا چند متغیر در رابطه با حدود تغییرات یک یا چند متغیر دیگر است که درنهایت رابطة احتمالی موجود میان متغیرهای مختلف کشف یا تعیین میشود. ضمن اینکه میتوان عوامل علّی احتمالی را نیز شناسایی کرد و سپس در طرحی آزمایشی مورد آزمون قرار داد. اگرچه نتیجة حاصل از تحقیقات همبستگی هیچ نوع رابطة علت و معلولی را میان متغیرهای مورد آزمون نشان نمیدهد (دلاور، 1385: 201-199). از سوی دیگر، از آنجایی که در ارزیابی اثر رسانهها یکی از بهترین روشها مقایسة رفتار افراد متأثر از رسانة مورد نظر با رفتار دیگران است (آنانی که از تأثیر آن رسانه به دور بودهاند) (دوران، 1385)، در این پژوهش نیز از همین شیوه استفاده شده و گروهی تحت عنوان گروه هیچکدام انتخاب شدند که متشکل از افرادی بود که هیچ نوع کاربری وبلاگ ندارند. بنابراین، طرح تحقیق پژوهش شبهآزمایشی است. بر این اساس، با توجه به آنکه منظور از بهرهمندی از وبلاگ ممکن است به دو صورت وبلاگنویسی یا وبلاگگردی باشد، سه گروه اصلی وبلاگنویسان، وبلاگگردان و هیچکدام، و هریک بنابر جنسیت با دو زیرگروه فرعی دختران و پسران مورد مقایسه قرار گرفتند.
جامعة آماری و نمونه
در انتخاب جامعة آماری این پژوهش بیش از هرچیز به نقش تعیینکنندة قشر جوان دانشگاهی در توسعه و گسترش اینترنت و ابزارها و امکانات رسانهای آن همچون وبلاگ توجه شده است. بهویژه آنکه در بررسی تاریخچة اینترنت نیز نخستین شبکهها اگرچه با اهداف نظامی بودهاند، با همکاری مستقیم دانشگاهها شکل گرفتهاند و دانشگاهها نخستین مراکزی هستند که از خدمات شبکههای اولیه بهرهمند شدهاند (ناوتون، 1999: 117). نگاه خاص به وبلاگ نیز نشان میدهد نخستین وبلاگ در جهان به دست یک دانشجو بر روی سایت دانشگاه ام آی تی[19] قرار گرفت و در ایران نیز سلمان جریری که دانشجو بود اولین وبلاگ را بر روی اینترنت قرار داد. ضمن اینکه به اعتقاد مانوئل کاستلز ارتباط رایانهای و اینترنتی از سطوح بالای تحصیلی و رفاهی آغاز میشود (کاستلز، 1380/1: 413). از طرف دیگر، از آنجا که به نظر میرسد دانشجویان فنی به دلیل علایق فنی از فضای وب بیشتر استفاده میکنند کلیة دانشجویان فنی دانشگاه تهران بهعنوان جامعة آماری و از میان آنان خوشة دانشجویان مقطع کارشناسی پردیس 2 دانشکدة فنی که بالغ بر 3690 دانشجو است، بهعنوان نمونه برگزیده شدهاند.
نمونه و روش نمونهگیری
در انتخاب گروه نمونه خوشة پردیس 2 دانشکدة فنی دانشگاه تهران بهعنوان خوشة اصلی و از میان آنان خوشة دانشجویان مقطع کارشناسی خوشة دوم در نظر گرفته شدند. از آنجا که زمان اجرای تحقیق با برگزاری امتحانات پایان ترم همزمان شده بود، به دلیل برگزارنشدن کلاسها از میان دانشجویان خوشة دوم به روش در دسترس داوطلبانه درنهایت 310 دانشجو انتخاب شدند. اگرچه در ابتدای امر حدود 500 پرسشنامه توزیع شد، با محاسبة 80 پرسشنامة مفقود، 20 پرسشنامة مخدوش و 90 پرسشنامة متعلق به رشتههای غیر فنی، تعداد 310 پرسشنامة قابل قبول باقی ماند که از میان آنها گروههای اصلی و زیرگروهها مجزا شدند و هر زیرگروه تقریباً تعداد دستکم 30 نفر را در خود جای داد. از آنجایی که در این پژوهش متغیر نگرش بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است و تحقیقات سنجش نگرش از نوع تحقیقات زمینهیابی محسوب میشوند، برای گروههای اصلی حدود 100 نفر و برای زیرگروهها بین 20 تا 50 نفر پیشنهاد شده است (دلاور، 1385: 131).
ابزار سنجش و نحوة اجرا
در این پژوهش به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. به این ترتیب که با توجه به موضوع پژوهش پرسشنامة سنجش نگرش به روابط مجازی بلاگی شامل 23 پرسش پنجگزینهای در مقیاس لیکرت با درنظرگرفتن تعریف نگرش و ویژگیهای فضای سایبر توسط پژوهشگران تدوین شده است. مؤلفههای نگرش شامل شناختی (مانند این پرسش که از طریق وبلاگ میتوانم بسیاری از مطالب را به رایگان و با زمان کمتر به دست آورم)، عاطفی (مانند این پرسش که از امکان کمکرسانی و آگاهیبخشی به دیگران از طریق وبلاگ لذت میبرم)، و رفتاری (مانند این پرسش که دوست دارم دربارة وبلاگ، خاصیتها و طریق ساخت آن با دوستانم صحبت کنم)، است. در این آزمون با توجه به آنکه ویژگی اعتماد خود یکی از عوامل تأثیرگذار بر نگرش است علاوه بر نگرش کلی به وبلاگ و روابط مجازی از طریق آن، میزان اعتماد آزمودنیها به وبلاگ و رسانه و روابط بلاگی نیز از طریق شاخص تعریفشدة "اعتماد" مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته است.
پرسشنامة اطلاعات شخصی به منظور درنظرگرفتن اثر متغیرهای کنترل و تعدیلکننده و نیز دستیابی به برخی اطلاعات جانبی از جمله هدف از مراجعه به وبلاگها به اجرا در آمد. در پرسشنامة اطلاعات شخصی گزینههای وضعیت اقامت، جنسیت، گرایش تحصیلی، وضعیت فرهنگی- اقتصادی خانواده (شامل میزان تحصیلات پدر، شغل پدر، میزان تحصیلات مادر، شغل مادر، تعداد فرزندان در خانواده، متوسط درآمد خانواده)، دارا بودن وبلاگ شخصی، ساعات کاربری وبلاگ (تعداد سرکشی به وبلاگ شخصی برای بلاگرها، و ساعات وبلاگگردی برای وبلاگگردان)، و هدف مراجعه به وبلاگها گنجانده شده است. پرسشنامهها خوداجرا و بینام بود و این نکته در ابتدا به آزمودنیها یادآوری گردیده است. ضمن اینکه پرسشنامهها به صورت دستی در اختیار آزمودنیها قرار گرفته است.
نحوة تعیین گروههای اصلی
در این پژوهش گروههای اصلی مورد آزمون با استفاده از دو پرسش که در پرسشنامة اطلاعات شخصی گنجانده شده است از یکدیگر مجزا شدهاند. این دو پرسش و گزینههای آنها از این قرارند:
1- در ماه چند مرتبه به وبلاگ خود سرکشی میکنید؟
هیچکدام کمتر از یک مرتبه یک مرتبه بیشتر از یک مرتبه
2- به طور متوسط در هفته چند ساعت وبلاگگردی میکنید؟
هیچکدام کمتر از 10 ساعت 10 ساعت بیشتر از 10 ساعت
در نمرهگذاری این پرسشها در مقیاس لیکرت به ترتیب از هیچکدام به بیشتر، از 1 تا 4 نمرهگذاری شدند و به این ترتیب، همانطور که در ادامه میآید، گروههای اصلی مشخص شدهاند:
بلاگر: افرادی که در پاسخ به هیچیک از دو پرسش، گزینة هیچکدام را انتخاب نکرده بودند گروه بلاگر را تشکیل دادند. در محاسبة امتیازهای این دو پرسش، امتیازهای بلاگرها از کمترین تا بیشترین معادل با 4 امتیاز تا 8 امتیاز است.
بلاگگرد: افرادی که در پاسخ به پرسش اول گزینة هیچکدام را انتخاب کرده ولی در پاسخ به پرسش دوم یکی از گزینههای ".... ساعت در هفته" را انتخاب کردند گروه بلاگگرد را تشکیل دادند.
هیچکدام: افرادی که در پاسخ به هر دو پرسش گزینة هیچکدام را انتخاب کردند گروه هیچکدام را تشکیل دادند. این افراد از این دو پرسش در مجموع امتیاز 2 را به دست میآورند.
تعریف متغیرها
1. متغیر مستقل
متغیر مستقل در این پژوهش میزان بهرهمندی از وبلاگ بود که به منظور سنجش و قابل اندازهگیری کردن آن، شاخص وبلاگ برمبنای دو پرسش تعریف شده است. این دو پرسش و گزینههای آنها که در مقیاس لیکرت هستند از این قرارند:
1- تعداد دفعات سرکشی به وبلاگ، 2- ساعات بهرهمندی از وبلاگ در هفته.
نحوة امتیازدهی نیز به ترتیب از هیچکدام به بیشتر، از 1 تا 4 نمرهدهی شده است. به این ترتیب بیشترین امتیاز در میزان بهرهمندی از وبلاگ نمرة 8 و کمترین امتیاز نمرة 2 است که از نظر عملیاتی امتیاز 2 (و کمتر) معادل با نپرداختن به وبلاگ و امتیاز 8 (و البته 7) معادل با بیشتر از 10 ساعت بهرهمندی از وبلاگ است. امتیازهای 2 تا 4 معادل با کمتر از 10 ساعت، و امتیازهای 4 تا 6 معادل با 10 ساعت پرداختن به وبلاگ معنی میشوند.
2. آزمون مقدماتی
به منظور استانداردسازی این شاخص ابتدا گروهی 30 نفری انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند که پس از محاسبة آلفای کرانباخ نتایج آن پایایی برابر با 0.82 را نشان داد.
متغیر وابسته
متغیر وابستة اول در این پژوهش "نگرش افراد به روابط مجازی بلاگی" و تعریف عملیاتی آن نمرهای است که از آزمون سنجش نگرش به دست میآید.
متغیر وابستة دوم "اعتماد به وبلاگ" و تعریف عملیاتی آن نمرهای است که از پرسشهای اعتماد در آزمون نگرش به دست میآید.
3. نحوة نمرهگذاری و آزمونهای مقدماتی
الف- نگرش: به منظور سنجش این متغیر، پژوهشگران با توجه به ویژگیهای فضای مجازی وبلاگ و ابعاد سهگانة نگرش (شناختی، عاطفی، رفتاری) آزمونی را تدوین کردند. گزینهها در مقیاس پنجدرجهای لیکرت[20] از خیلی موافق تا خیلی مخالف تنظیم شدهاند. از نظر نحوة نمرهگذاری به گزینة خیلی موافق امتیاز 5 تعلق گرفته و به ترتیب با کمشدن امتیازها تا گزینة خیلی مخالف یعنی به امتیاز 1 رسیده است. به این ترتیب، بیشترین امتیاز که نشاندهندة بیشترین نگرش مثبت به وبلاگ و روابط مجازی از طریق آن است، 115 میباشد. به همین روال، نگرش مثبت (امتیاز 92)، نگرش خنثی (امتیاز 69)، نگرش منفی (امتیاز 46)، و منفیترین نگرش (امتیاز 23) محاسبه شده است. ضمناً، از آنجایی که در مقیاس لیکرت جهت مفهومی جملات در قیاس با موضوع نگرش اهمیت دارد و هرجا که جهت جمله با موضوع موافقت داشته باشد به گزینة خیلی موافق نمرة 5 و هرجا که جهت جمله مخالف با موضوع است، به گزینة خیلی مخالف نمرة 5 تعلق میگیرد (کریمی، 1386: 288)، پایایی این آزمون در اجرای مقدماتی با گروه 30 نفری آلفای کرانباخ 0.71 را به دست داده است که در حد قابل قبولی است.
ب- اعتماد: این شاخص بر مبنای چهار مؤلفة صحت اطلاعات، دقت اطلاعات، گمنامی، و بیپردگی (قابلیت فاشسازی) تعریف شده و با استفاده از شش سؤال از دل پرسشنامة سنجش متغیر نگرش مورد ارزیابی جداگانه قرار گرفته است. در امتیازدهی به این شش سؤال، از آنجایی که چهار سؤال (1- در روابط بلاگی هرکسی ممکن است هویتی غیرواقعی از خود ارائه دهد. 2- در روابط بلاگی صحت اطلاعات مورد تردید است. 3- در روابط بلاگی از اینکه طرف مقابل ناشناس است خوشم نمیآید. 4- در روابط بلاگی ممکن است اطلاعات چندان دقیق نباشند)، جهت منفی (خلاف مفهوم اعتماد) و دو سؤال (1- در روابط بلاگی میتوانم بیهیچ نگرانی با دیگران دردل کنم، 2- از اینکه از طریق وبلاگ میتوانم بیپرده حرف بزنم احساس خوبی دارم)، جهت مثبت (همجهت مفهوم اعتماد) دارند، نمرة حاصل از این شش سؤال چنانچه از میانگین (17.5) بیشتر باشد به معنای عدم اعتماد و چنانچه کمتر باشد به معنای اعتماد محاسبه شده است. بیشترین نمره (30) نشاندهندة بیشترین عدم اعتماد و کمترین نمره (5) نشاندهندة بیشترین اعتماد است. پایایی این شاخص در اجرای مقدماتی با گروه 30 نفری آلفای کرانباخ 0.69 را به دست داده است.
متغیر تعدیلکننده: در این پژوهش اثر متغیر جنسیت بهعنوان متغیر تعدیلکننده مورد بررسی قرار گرفته است.
متغیر کنترل: در این پژوهش، گرایش رشتههای فنی، مقطع تحصیلی (کارشناسی) از نظر اهمیت سطح تحصیلات و ردة سنی (18تا 24) بهعنوان متغیرهای کنترل مورد توجه قرار گرفتهاند.
یافتهها
میانگینهای بدست آمده
در توصیف دادههای به دست آمده ابتدا شرایط کلی گروهها از نظر تعداد و میانگینهای کسب شده در جداول شمارة 1، 2 و 3 در پی میآید. سطح اطمینان دامنة تغییرات در کلیة موارد 99 درصد است.
در شاخص "میزان بهرهمندی از وبلاگ"، میانگین نمرة به دست آمده از کل پاسخدهندگان با توجه به تعریفی که در صفحات پیشین آمد 3.47 با دامنة تغییرات [3.71-3.23] است که نمرة چندان بالایی نیست و معنای آن کمتر از 10 ساعت بهرهمندی از وبلاگ است. با این حال، در مقایسة بینگروهی، گروه بلاگرها (به طور کلی) با میانگین نمرة 5.91 اختلاف زیادی را نه تنها با کل گروه نمونه بلکه با تکتک گروهها در میزان بهرهمندی از وبلاگ نشان میدهند. معنای این نمره یکمرتبه سرکشی به وبلاگ شخصی و 10 ساعت وبلاگگردی است. از نظر جنسیت پسران به طور کلی و پسران بلاگر به طور خاص بالاترین امتیاز را در شاخص وبلاگ نشان میدهند.
در "شاخص نگرش" میانگین نگرش به روابط مجازی بلاگی (حاصل از پرسشنامة نگرش) در کل گروه نمونه برابر با 68.5 با دامنة تغییرات [69.85-67.15] است که در مقایسه با میانگین مطلق پرسشنامة نگرش، نگرشی معمولی و متوسط در کل گروه نمونه است. این میانگین در دختران برابر با 68.13 با دامنة تغییرات [70.81-65.45] و در پسران برابر با 68.61 با دامنة تغییرات [70.13-67.09] است. در گروه بلاگر برابر با 66.93 با دامنة تغییرات [69.86-64.00]، در گروه بلاگگرد برابر با68.91 با دامنة تغییرات [70.76-67.06]، و در گروه هیچکدام برابر با68.07 با دامنة تغییرات [70.71-65.43] است.
در این جدول، "شاخص اعتماد" که معرف میانگین اعتماد عمومی کلیة آزمودنیها به رسانة وبلاگ و روابط بلاگی است، به تفکیک گروههای اصلی و زیرگروهها نشان داده شده است. این میانگین در کل گروه نمونه بنابر جدول 1 برابر با 14.37با دامنة تغییرات [14.87-13.87] است که از میانگین تعریفشده (17.5)، همانطور که پیشتر اشاره شد، کمتر است و در نتیجه نشاندهندة اعتماد نسبی عمومی به وبلاگ است. این میانگین در گروه بلاگر برابر با 14.88 با دامنة تغییرات [15.40-14.66]، در گروه بلاگگرد برابر با 14.60با دامنة تغییرات [15.70-13.50]، و در گروه هیچکدام برابر با 14.13 با دامنة تغییرات [15.06-13.20] است.
جدول 1. میانگینهای شاخصهای تعریفشده
گروههای نمونه |
تعداد نمونه |
|
شاخص بهرهمندی از وبلاگ |
شاخص نگرش |
شاخص اعتماد |
تمام نمونهها |
310 |
میانگین |
3.47 |
68.50 |
14.38 |
انحراف معیار |
1.61 |
9.26 |
3.43 |
||
پسران |
204 |
میانگین |
3.55 |
68.61 |
14.34 |
انحراف معیار |
1.71 |
8.43 |
3.33 |
||
دختران |
105 |
میانگین |
3.34 |
68.13 |
14.40 |
انحراف معیار |
1.41 |
10.66 |
3.64 |
||
گروه هیچکدام |
88 |
میانگین |
2.00 |
68.07 |
14.13 |
انحراف معیار |
0.00 |
9.61 |
3.37 |
||
گروه بلاگگرد |
155 |
میانگین |
3.26 |
68.91 |
14.60 |
انحراف معیار |
0.70 |
8.92 |
3.48 |
||
گروه بلاگر |
67 |
میانگین |
5.91 |
66.93 |
14.88 |
انحراف معیار |
1.41 |
9.30 |
3.54 |
||
پسران گروه هیچکدام |
61 |
میانگین |
2.00 |
68.32 |
13.99 |
انحراف معیار |
0.00 |
9.27 |
3.32 |
||
پسران گروه بلاگگرد |
98 |
میانگین |
3.34 |
70.97 |
14.57 |
انحراف معیار |
0.75 |
8.79 |
3.47 |
||
پسران گروه بلاگر |
45 |
میانگین |
6.11 |
68.52 |
13.90 |
انحراف معیار |
1.43 |
8.27 |
3.01 |
||
دختران گروه هیچکدام |
26 |
میانگین |
2.00 |
68.68 |
14.71 |
انحراف معیار |
0.00 |
8.59 |
3.54 |
||
دختران گروه بلاگگرد |
57 |
میانگین |
3.12 |
67.10 |
14.46 |
انحراف معیار |
0.60 |
11.31 |
3.88 |
||
دختران گروه بلاگر |
22 |
میانگین |
5.50 |
69.46 |
14.33 |
انحراف معیار |
1.30 |
9.74 |
3.34 |
1- هدف از پرداختن به وبلاگ
در جدول 2 اهداف آزمودنیها از رویآوردن به وبلاگ و بلاگگرد به تفکیک گروهها و گزینههای انتخابی نشان داده شده است. همانطور که این جدول نشان میدهد به ترتیب گزینههای "کسب اطلاعات عمومی" و "سرگرمی" بیشترین گزینههای انتخابی در کل گروه نمونه بودهاند. برحسب جنسیت و گروهها نیز باز هم این دو گزینه با اندکی تفاوت بیشترین گزینههای انتخابی بودهاند. البته تنها در گروه بلاگرهای پسر گزینة "اطلاع از اخبار روز" بیشترین تعداد انتخاب را دارد. به هر صورت، گزینة "حرفزدن و رفع دلتنگی" کمترین گزینة انتخابی در کل گروهها حتی با توجه به جنسیت است.
جدول 2. اهداف پرداختن به وبلاگ
نوع نمونه |
تعداد نمونه |
|
هدف بلاگگردی |
||||
سرگرمی |
اطلاعات |
حرف زدن و رفع دلتنگی |
روابط |
اخبار روز |
|||
تمام نمونهها |
310 |
تعداد |
112 |
119 |
25 |
29 |
98 |
درصد |
0.36 |
0.38 |
0.08 |
0.09 |
0.32 |
||
پسران |
204 |
تعداد |
72 |
79 |
16 |
22 |
71 |
درصد |
0.35 |
0.39 |
0.08 |
0.11 |
0.35 |
||
دختران |
105 |
تعداد |
40 |
39 |
9 |
7 |
27 |
درصد |
0.38 |
0.37 |
0.09 |
0.07 |
0.26 |
||
گروه هیچکدام |
88 |
تعداد |
15 |
12 |
0 |
1 |
12 |
درصد |
0.17 |
0.14 |
0 |
0.01 |
0.14 |
||
گروه بلاگگرد |
155 |
تعداد |
67 |
72 |
17 |
17 |
52 |
درصد |
0.43 |
0.46 |
0.11 |
0.11 |
0.34 |
||
گروه بلاگر |
67 |
تعداد |
30 |
35 |
8 |
11 |
34 |
درصد |
0.45 |
0.52 |
0.12 |
0.16 |
0.51 |
||
پسران گروه هیچکدام |
61 |
تعداد |
9 |
9 |
0 |
1 |
8 |
درصد |
0.15 |
0.15 |
0 |
0.02 |
0.13 |
||
پسران گروه بلاگگرد |
98 |
تعداد |
46 |
46 |
11 |
12 |
38 |
درصد |
0.47 |
0.47 |
0.11 |
0.12 |
0.39 |
||
پسران گروه بلاگر |
45 |
تعداد |
17 |
24 |
5 |
9 |
25 |
درصد |
0.38 |
0.53 |
0.11 |
0.20 |
0.56 |
||
دختران گروه هیچکدام |
26 |
تعداد |
6 |
2 |
0 |
0 |
4 |
درصد |
0.23 |
0.08 |
0 |
0 |
0.15 |
||
دختران گروه بلاگگرد |
57 |
تعداد |
21 |
26 |
6 |
5 |
14 |
درصد |
0.37 |
0.46 |
0.11 |
0.09 |
0.25 |
||
دختران گروه بلاگر |
22 |
تعداد |
13 |
11 |
3 |
2 |
9 |
درصد |
0.59 |
0.50 |
0.14 |
0.09 |
0.41 |
2- آزمون معناداری اختلاف میانگینها
در آزمون معناداری اختلاف میانگینهای بهرهمندی از وبلاگ، نگرش و اعتماد ابتدا گروههای نمونه به صورت دو به دو در نظر گرفته شدند و به این منظور از آزمون تی مستقل دو دامنه در سطح معناداری 0.01 استفاده شد.
جدول 3. بررسی معنیداری اختلاف میانگینهای گروههای اصلی
بررسی معنیدار بودن اختلاف میانگین گروههای اصلی (مستقل از جنسیت) |
|
شاخص بهره مندی از وبلاگ |
شاخص نگرش |
شاخص اعتماد |
|
||||
مقایسه گروه بلاگر – گروه بلاگگرد |
درجه آزادی |
220 |
220 |
220 |
مقدار آماره |
14.62 |
1.474 |
0.544 |
|
مقدار حد آستانه |
2.576 |
2.576 |
2.576 |
|
نتیجه آزمون |
قبول |
رد |
رد |
|
مقایسه گروه هیچکدام – گروه بلاگگرد |
درجه آزادی |
241 |
241 |
241 |
مقدار آماره |
22.41 |
0.672 |
1.033 |
|
مقدار حد آستانه |
2.576 |
2.576 |
2.576 |
|
نتیجه آزمون |
قبول |
رد |
رد |
|
مقایسه گروه هیچکدام- گروه بلاگر |
درجه آزادی |
159 |
159 |
159 |
مقدار آماره |
22.70 |
0.745 |
1.334 |
|
مقدار حد آستانه |
2.576 |
2.576 |
2.576 |
|
نتیجه آزمون |
قبول |
رد |
رد |
|
مقایسه دختران- پسران |
درجه آزادی |
307 |
307 |
307 |
مقدار آماره |
1.151 |
0.401 |
0.141 |
|
مقدار حد آستانه |
2.576 |
2.576 |
2.576 |
|
نتیجه آزمون |
رد |
رد |
رد |
همانطور که از جدول 3 برمیآید شاخص بهرهمندی از وبلاگ میان گروهها اختلاف معناداری دارد که البته از دیدگاه جنسیت این اختلاف در میان دختران و پسران معنادار نیست. اما از نظر شاخص نگرش میان هیچیک از گروهها اختلاف معنادار مشاهده نمیشود. این امر به این معنی است که اختلاف میانگینهای مذکور احتمالاً ناشی از شانس یا متغیرهای دخیل دیگر غیر از متغیر پیشبین است. همچنین با نگاه به جدول 3 میتوان دریافت که اختلاف معناداری بین میانگینهای شاخص اعتماد در گروههای مختلف با توجه ویژه بر گروههای بلاگر و هیچکدام (با توجه به تفاوت میزان بهرهمندی از وبلاگ در آنان) وجود ندارد.
بررسی فرضیههای پژوهش
همبستگی
در این مرحله به منظور بررسی دو فرضیة پژوهش مبنی بر وجود رابطة معنادار میان میزان بهرهمندی از وبلاگ و متغیرهای نگرش آزمودنی به روابط مجازی بلاگی و اعتماد به وبلاگ تحلیل آماری همبستگی پیرسون انجام گرفت. نتیجة این تحلیل با درنظرگرفتن متغیر مستقل بهرهمندی از وبلاگ (شاخص وبلاگ) و دو متغیر وابستة نگرش و اعتماد در جداول 4 و 5 نشان داده شده است. همانطور که در این جداول آمده است، بین میزان بهرهمندی از وبلاگ و نگرش به روابط مجازی بلاگی با تفکیک جنسیت در گروههای بلاگر و بلاگگرد رابطة همبستگی معنادار به ترتیب در سطوح 0.05 و 0.01 دیده میشود. این رابطه تنها در گروه دختران بلاگر معنادار نیست که البته شاید تعداد کم افراد در این زیرگروه سببساز بوده باشد. البته در گروه هیچکدام نیز مسلماً با توجه به اینکه از وبلاگ بهره نمیبرند، رابطهای میان این دو شاخص وجود ندارد.
جدول 4. همبستگی بین دو متغیر در کل گروه نمونه
|
نگرش |
اعتماد |
|
میزان بهرهمندی از وبلاگ |
همبستگی پیرسون |
0.270 |
0.042 |
سطح معنیداری دوطرفه |
0.000 |
0.460 |
|
تعداد نمونه |
310 |
310 |
در جدول 4 رابطة همبستگی میان متغیر مستقل میزان بهرهمندی از وبلاگ و دو متغیر وابستة نگرش و اعتماد در کل گروه نمونه نشان داده شده است. بنابر دادههای جدول این رابطه در خصوص متغیر نگرش در سطح 0.01 معنادار است، اما در خصوص متغیر اعتماد معنادار نیست. در جدول 5 رابطة همبستگی میان متغیر مستقل و متغیر وابستة نگرش به تفکیک گروههای اصلی و با درنظرگرفتن جنسیت آمده است.
جدول 5. همبستگی میان دو متغیر میزان بهرهمندی از وبلاگ و نگرش به تفکیک گروههای اصلی و جنسیت
گروه |
جنسیت |
وابستگی پیرسون |
سطح معنیداری دوطرفه |
تعداد نمونه |
بلاگر |
دختران |
0.195 |
0.385 |
22 |
پسران |
0.313 |
0.036 |
45 |
|
بلاگگرد |
دختران |
0.411 |
0.002 |
53 |
پسران |
0.360 |
0.000 |
96 |
|
هیچکدام |
دختران |
به علت ثابت بودن یکی از متغیرها قابل محاسبه نیست |
31 |
|
پسران |
63 |
جمعبندی و نتیجهگیری نهایی
بنابر آنچه پیشتر آمد، فرضیة اصلی پژوهش مبنی بر وجود رابطة معنادار میان میزان بهرهمندی از وبلاگ (وبلاگنویسی یا وبلاگگردی) و نگرش به روابط مجازی بلاگی تأیید میشود.
با توجه به اینکه نظریات گوناگون حاکی از آناند که نگرشها رفتارها را تحتتأثیر قرار
میدهند (جکسون، 2004: 24) و ارزش نگرشها با قابلیت آنها در پیشبینی رفتارها سنجیده میشود (کرانو و پریسلین، 2008: 289)، لذا تأییدشدن این فرضیه مبنی بر رابطة مثبت میان نگرش افراد به روابط مجازی بلاگی و کاربری وبلاگ به لحاظ نظری نیز توجیهپذیر است.
اما آنچه در این میان در خور تأمل است، قوت نه چندان بالای (بلکه در واقع پایین) همبستگی به دست آمده (اگرچه از لحاظ آماری معنادار) میان دو متغیر مستقل و وابسته و نتیجة تحقیق پیرامون نگرش عمومی به روابط مجازی بلاگی است که نگرشی خنثی را نشان میدهد. همانطور که در قسمت نتایج آمد، محاسبة ضریب همبستگی میان دو متغیر به تفکیک گروهها نتایجی برابر با حداقل همبستگی 0.31 (در گروه پسران بلاگر) و حداکثر همبستگی 0.41 (در گروه دختران بلاگگرد) و همبستگی در کل گروه نمونه 0.27 را به دست داد. ضمن اینکه در گروه دختران بلاگر رابطة معناداری یافت نشد. این ضرایب در کل قوت همبستگی نسبتاً پایینی را نشان میدهند. زیرا ضرایب همبستگی بین 0.20 تا 0.35 نشاندهندة همبستگی بسیار پایین است و ضرایب بین 0.35 تا 0.65 نیز با قبول چند درصد خطا در پیشبینیهای فردی قابل استفادهاند (دلاور، 1385: 232-231)، و ضریب همبستگی 0.20 تنها 4 درصد از تغییرات مشترک دو متغیر را تبیین میکند. این دو نتیجه یعنی قوت پایین همبستگی دو متغیر و نگرش خنثی به روابط مجازی بلاگی به معنای آن است که نزد کاربران انتخابی، وبلاگ هنوز ابزاری برای برقراری روابط اجتماعی به حساب نمیآید، چنانکه به آن بهعنوان وسیلهای نیز نگاه نمیشود که آنان را از روابط اجتماعی کنونی دور کند. این نتیجه همسو با سایر نتایج پژوهش همچون معنادارنبودن اختلاف میان میانگین نگرش به روابط مجازی بلاگی در گروههای مختلف نمونه (که در کل نسبت به میانگین مطلق آزمون نگرشی معمولی و متوسط را نشان میداد)، میانگین بهدستآمده از اعتماد نسبی عمومی به وبلاگ و روابط بلاگی و اهداف "کسب اطلاعات عمومی" و "آگاهی از اخبار روز جامعه" نشان میدهند که در جامعة نمونة این پژوهش وبلاگ بهعنوان رسانهای اینترنتی پذیرفته شده، اما روابط مجازی شکل گرفته از طریق آن بهعنوان روابطی صمیمانه و نزدیک هنوز محل تردید است. این امر شاید معطوف به برخی ویژگیهای وبلاگ و ابزارهای ارتباطی اینترنتی باشد؛ برای مثال، وبلاگ به دلیل فقدان نشانههای چهرهای و حتی صوتی در آن، که عموماً و به طور سنتی از جمله مؤلفههای یک تعامل اجتماعی متعارف به شمار میآیند، از نظر برخی افراد، رسانهای غیر قابل اعتماد برای گفتگو و برقراری روابط اجتماعی نزدیک قلمداد میشود و در نتیجه نگرشی منفی به روابط مجازی از طریق آن به وجود میآید. از سوی دیگر، همین ویژگی برای برخی کاربران، مکان و امکانی برای آرامش و امنیت در روابط را به ارمغان میآورد. البته در برخی پژوهشهای علمی جهانی نیز نتایجی مشابه به دست آمده است، از جمله تحقیقی که با موضوع سنجش نگرش افراد در خصوص شکلگیری روابط اینترنتی در دانشگاه میامی با حضور دانشجویان کارشناسی و بالاتر انجام گرفته است، نشان میدهد دانشجویان کارشناسی نگرش چندان مثبتی به روابط مجازی اینترنتی نداشتهاند و فقدان نشانههای چهرهای از جمله علل بروز این نگرش عنوان شده است (دان و دیگران، 2001).
در خصوص فرضیة دوم همانطور که مشاهده شد میان میانگین اعتماد به وبلاگ در گروههای مختلف اختلاف معناداری مشاهده نشد. این نتیجه که با نتیجة حاصل از تحقیق لوچونهو (2006) نیز همسو است، نشاندهندة آن است که اعتماد به وبلاگ تأثیری در میزان یا نوع بهرهمندی از وبلاگ ندارد.
به این ترتیب، با توجه به یافتههای تحقیق به نظر میرسد وبلاگ در نظر کاربران مورد تحقیق بیشتر جایگاهی رسانهای دارد و از آن بهعنوان وسیلهای برای کسب اطلاعات در زمینههای گوناگون از جمله اخبار روز جامعه (در مقابل رسانههای سنتی) و نیز اطلاعرسانی در جنبههای مختلف استفاده میشود. این همان یافتهای است که به لحاظ نظری، جانسون و کِی (2004 به نقل از لوچونهو، 2006: 5) نیز گفتهاند: افرادی که برای کسب اخبار و اطلاعات روز به طور کلی به اینترنت اعتماد دارند به وبلاگها نیز اعتماد دارند و معتقدند وبلاگها نسبت به رسانههای دیگر تحلیلهای عمیقتر و اندیشمندانهتری دربارة وقایع روز به دست میدهند. به این ترتیب، شاید بتوان به یکی از علل انتخاب بیشتر گزینههای کسب اطلاعات عمومی و اطلاع از اخبار روز بهعنوان اهداف مراجعه به وبلاگها دست یافت. ضمن اینکه در تبیین دلایل این انتخابها بایستی عوامل دیگری را همچون چیستی قشر فرهنگی جامعة آماری انتخابشده در پژوهش، کمبود منابع اطلاعرسانی در ایران در زمینههای گوناگون و شرایط روز جامعه، به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مدنظر قرار داد. شاید انتخاب هدف "کسب لذت و سرگرمی" نیز با توجه به کمبود امکانات تفریحی و سرگرمی برای جوانان قابل توجیه باشد. اگرچه وبلاگ به دلیل تنوع مطالب دربرگیرنده، ساختار زبانی عامیانه، انتخابی بودن رسانه و دسترسی آسان به آن، فینفسه جذاب است. گزینههای "برقراری روابط" و "حرفزدن" نیز کمترین گزینههای انتخابی بودند که این امر شاید با نتیجة حاصل از میانگین نگرش عمومی به روابط مجازی بلاگی که نگرش و تمایلی خنثی و معمولی و نه چندان مثبت را نسبت به روابط مجازی نشان میداد همسو باشد. در هر صورت با توجه به اینکه این رسانه در ایران بسیار نوظهور است، شاید در آینده با شناخت بیشتر و همگانیترشدن اینترنت نگرشها هرچه بیشتر سمت و سویی مثبت به خود گیرد.