نوع مقاله : علمی

نویسنده

استادیار دانشگاه رازی

چکیده

هدف مقاله حاضر مطالعه و تحلیل جامعهشناختی مهمترین دگرگونیهای ساختار جامعـۀ مـدنی ایـران طـی یـک قـرن
گذشته، یعنی فاصلۀ زمانی دو دورة انقلاب مشروطه ) 1285تا (1320و انقلاب اسلامی )1357تا (1388است.
این مطالعه مبتنی بر نظریه نوسازی در جامعهشناسی است که تفکیک و تمـایز کـارکردی و نیـز تخصصـیشـدن
نقشها و کارکردهای نظامهای اجتماعی را در روند توسعۀ جامعه از سنتی بـه مـدرن توضـیح مـیدهـد و تـلاش
میکند فرآیند رشد و توسعۀ نظـام جامعـۀ مـدنی را در ارتبـاط بـا سـایر فرآینـدهای تغییـر تکـاملی نظـامهـای
اجتماعی ایران در دو دورة مشروطه و انقلاب اسلامی تحلیل کند. نتایج ایـن مطالعـه کـه بـه روش اسـنادی و بـا
تکنیک مقایسهای صورت گرفته است، نشان میدهد که اولین فرآینـد تغییـر اساسـی در جامعـه ایـران بـا تغییـر
سیاسی آغاز شد؛ فرآیندی که منجـر بـه شـکلگیـری قـوای مقننـه، مجریـه و قضـاییه شـد. در ایـن دوره، همـۀ
نظامهای اجتماعی در جامعۀ ایران به سه نهاد اجتماعی وابسته به هم، یعنی "دین"، "بـازار" و "دولـت" محـدود
میشدند. این نظامها به مرور زمان به هفت نظام اجتماعی نسبتاً مستقل شـامل دولـت، اقتصـاد، دیـن، آمـوزش،
حقوق، قشربندی اجتماعی و جامعۀ مدنی گسترش پیدا کردند. آخـرین نظـام اجتمـاعی سـاختیافتـه در جامعـۀ
ایران، یعنی جامعۀ مدنی، به تدریج در ابعاد و جنبههای زیر توسعه و تکامل مییابد: فضای عمومی، سازمانهـای
غیر دولتی، شوراها، مطبوعات، احزاب سیاسی و جنبشهای اجتماعی )دانشجویی، زنان و حقوق بشر.( هـمچنـین
میتوان گفت امروزه نقشها و کارکردهای جامعۀ مدنی مانند وظایف و کارکردهای سایر نظامهـای اجتمـاعی بـه
طور نسبی در چارچوب سازمانها نهادینه و تخصصی میشوند

کلیدواژه‌ها