نوع مقاله : علمی

نویسندگان

1 دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه الزهراء

2 کارشناس ارشد مطالعات زنان، دانشگاه الزهراء

چکیده

هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهم‌ترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تأثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهایی‌بخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهایی‌بخش دین را واجد عناصر سازنده و رهایی‌بخش برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات انسان امروز می‌داند و به کاوش در الاهیات می‌پردازد تا عواملی را که رهایی و توانمندی زنان را موجب می‌شوند بیابد و به‌کار ببندد.
مقاله با این پیش‌فرض که نظریة اجتماعی هر متفکر از هستی‌شناسی و انسان‌شناسی او متأثر است، برای آشنایی با نظریة اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان، ابتدا نگاه هستی‌شناختی و انسان‌شناختی و سپس نگاه او به زن را بررسی و نقد کرده است.
بررسی نگاه هستی‌شناختی و انسان‌شناختی علامه حاکی از آن است که علامه زن را در خلقت موجودی مشابه با مرد و برابر با او در شأن و شخصیت انسانی می‌داند. اما نظریة اجتماعی علامه از هستی‌شناسی و انسان‌شناسی فلسفی او فاصله می‌گیرد. از دیدگاه او، زن و مرد ازمنظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند و درنتیجة این تفاوت، از حقوق اجتماعی متفاوتی برخوردارند. از مقایسة نگاه هستی‌شناختی و انسان‌شناختی علامه با نظریة اجتماعی او می‌توان دوگانة زن آسمانی-زن زمینی را نتیجه گرفت. علامه در تفسیر خود از زن و مرد عام سخن می‌گوید؛ زیرا همه را در همة زمان‌ها و مکان‌ها تابع وضعیت زیستی‌شان می‌بیند. درحالی‌که در عالم واقع زنان و مردان خاص وجود دارندکه تحت وضعیت اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافته‌اند و تربیت شده‌اند.

کلیدواژه‌ها