محسن ابراهیمپور
چکیده
کارکرد و نقش تاریخی جامعة روستایی ژرفتـر و گسـتردهتـر از فرهنـگ کشـاورزی و عرضة مازاد تولید و نیروی انسانی به بخشهای شهری، صنعتی، هنری و تجاری اسـت. در حوزة کشاورزی، فرآیندهای عمقیشدن کشت و اکتشافات و اختراعات مربوط به آن معلولِ سرشت ارزشمند جامعة روستایی است. ایـن پـژوهش بـا اسـتفاده از روشهـای اسنادی و پیمایشی اجرا شد. از میان حدود ...
بیشتر
کارکرد و نقش تاریخی جامعة روستایی ژرفتـر و گسـتردهتـر از فرهنـگ کشـاورزی و عرضة مازاد تولید و نیروی انسانی به بخشهای شهری، صنعتی، هنری و تجاری اسـت. در حوزة کشاورزی، فرآیندهای عمقیشدن کشت و اکتشافات و اختراعات مربوط به آن معلولِ سرشت ارزشمند جامعة روستایی است. ایـن پـژوهش بـا اسـتفاده از روشهـای اسنادی و پیمایشی اجرا شد. از میان حدود 3000 کتاب و گزارش علمـی و پژوهشـی، سیصد منبع با همکاری دانشجویان ارشد توسـعة روسـتایی مـرور و مقولـهبنـدی شـد. نگارنده با استفاده از دادههای پیمایشی و آمارهای نمونـهای، بـه تحلیـل شـاخصهـای روستایی و کشاورزی پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که در طول دهة اول انقـلاب و در پی توسعة مشارکتی، استانداردهای زیستی بسیاری از روسـتاها و منـاطق محـروم افزایش یافته، میزان مرگومیر اطفال کاهش پیدا کرده و سـطح برخـورداری و آگـاهی روستاییان بالا رفته است، اما در پی بخشیشدن ساختار توسعة روستایی، که دیرزمـانی تا سطح وزارتخانه ارتقا یافته بود، بسیاری از شاخصهای توسعه در دو دهة اخیـر سـیر نزولی داشته است. باوجوداین، جوامع روستاییای که 38/5 درصد اراضی زراعی دارنـد، بیش از 50 درصد محصولات غذایی و 70 درصد محصولات کاربردی را تولید میکنند. ازآنجاکه توسعة روستایی و رشد کشاورزی دو روی یک سکهاند، پیشـرفت هـمزمـان وتوأمان جوامع روستایی و کشاورزی و کاهش حاشیهنشینی شهری در گرو تحقق اصول راهبردی حمایتگرایی نوین قرین موفقیت خواهد بود. ازطـرف دیگـر، نسـبت متوسـط درآمد خانوار روستایی، از 60 درصد در سال 1391، به 56 درصـد در سـالهـای اخیـر تنزل یافته است. افزایش ضریب انگل و روند فزایندة نابرابری بـین جوامـع روسـتایی و شهری هم در افزایش سوءتغذیه و بیماری و شتاب حاشیهگزینی مؤثر است. درنتیجـه، ضروریترین راهکار جهت تعدیل طغیان حاشـیه علیـه مـتن، بازگشـت بـه اجتماعـات محلی و ایجاد نهاد هماهنگی و مدیریت توسعة روستایی است. این مقاله بـه شـرح چگونگی و فرآیند چنین کوششی میپردازد.
ولی بهرامی؛ محسن نیازی؛ سیدمحسن موسوی؛ مهران سهرابزاده
چکیده
هدف این پژوهش، تحلیل فرهنگ شهروندیِ افراد 18 تا 65 سال در استان لرستان و عوامل مؤثر بر آن است. پرسش اصلی این است که وضعیت فرهنگ شهروندی در استان لرستان چگونه است و عوامل مؤثر بر آن کداماند. پژوهش حاضر از نظر روش کمی و از دیدگاهِ جهت پژوهش کاربردی است که با ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه 852 نفر برآورد شده و شیوة نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش، تحلیل فرهنگ شهروندیِ افراد 18 تا 65 سال در استان لرستان و عوامل مؤثر بر آن است. پرسش اصلی این است که وضعیت فرهنگ شهروندی در استان لرستان چگونه است و عوامل مؤثر بر آن کداماند. پژوهش حاضر از نظر روش کمی و از دیدگاهِ جهت پژوهش کاربردی است که با ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه 852 نفر برآورد شده و شیوة نمونهگیری چندمرحلهای بوده است، بهطوری که پس از رعایت مراحل نمونهگیری از شش شهرستان خرمآباد، بروجرد، الیگودرز، کوهدشت، الشتر و پلدختر، از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت، انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، از رویکرد جمهوریگرایی (مدنی و جدید) و تلفیقی از نظریههای مارشال، ترنر، جانوسکی و روثستاین استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که میانگین نمرة شاخص فرهنگ شهروندی برابر با 07/108 از ۱۴۱ است که مقدار آن نسبتاً بالاست. نتایج پژوهش نشان داد که هرچند برحسب خاستگاه زندگی شهروندان (روستا، عشیره و شهر)، تفاوت معناداری در فرهنگ شهروندی وجود دارد، مردان تفاوت معناداری نشان نداد. بین متغیرهای پایگاه اقتصادی-اجتماعی و استفاده از رسانههای جمعی با فرهنگ شهروندی نیز رابطة معناداری وجود نداشت. نتایج اجرای آزمون همبستگی پیرسون، وجود رابطة مثبت و قوی متغیر هویت اجتماعی، رابطة مثبت و متوسط متغیرهای احساس امنیت اقتصادی، اعتماد اجتماعی و گرایش به تعلقات قومیـطایفهای و رابطة مثبت و ضعیف متغیر پنداشت از عملکرد نظام سیاسی را با فرهنگ شهروندی تأیید کرد. نتایج الگوی معادلات ساختاری نیز نشان میدهد که در مجموع متغیرهای پیشگفته میتوانند ۵۳ درصد از واریانس کلی متغیر وابستة فرهنگ شهروندی را تبیین کنند.
مریم رفعتجاه؛ اعظم فلاح سفیدکوه
چکیده
فرهنگ پوشش و نوع پوشاک مردم ارزشها و نگرشها و فرهنگ جامعه را نمایان میکند. جوانان قشر نوجو و فعال جامعه و ترسیمکنندة فردای آن هستند. ازاینرو، در پژوهش حاضر، فرهنگ پوشش جوانان شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن مطالعه شده است. این پژوهش با روش پیمایشی، دختران و پسران 18 تا 35 ساله را در دو منطقة بالا (منطقة ۲) و پایین (منطقة ۱۶) شهر تهران ...
بیشتر
فرهنگ پوشش و نوع پوشاک مردم ارزشها و نگرشها و فرهنگ جامعه را نمایان میکند. جوانان قشر نوجو و فعال جامعه و ترسیمکنندة فردای آن هستند. ازاینرو، در پژوهش حاضر، فرهنگ پوشش جوانان شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن مطالعه شده است. این پژوهش با روش پیمایشی، دختران و پسران 18 تا 35 ساله را در دو منطقة بالا (منطقة ۲) و پایین (منطقة ۱۶) شهر تهران تحت بررسی قرار داده است. شیوة نمونهگیری خوشهای و تکنیک گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است. مطابق یافتههای توصیفی، سبک لباسپوشیدن پسران و دختران در مناطقِ بررسیشده تفاوت معناداری نداشته است. سبک پوشش پاسخگویان زن نیز در مهمانیهای زنانه در دو منطقه تفاوت معناداری نداشت، اما استفاده از لباسهای یقهباز در مهمانیهای زنانه در منطقة 2 چهاربرابر زنان منطقة 16 بوده است. بهلحاظ رنگ لباس، میان مردان و زنان تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما میزان استفاده از رنگهای روشن در منطقة 2 و میزان استفاده از رنگهای تیره در منطقة 16 بیشتر بوده است. با توجه به یافتههای تبیینی، سبک پوشش مردان با سن، تحصیلات، سرمایة فرهنگی، معیارهای خرید پوشاک و ارزشها و نگرشهای آنان همبستگی مستقیم و معنادار دارد. پایبندی دینی مناسکی نیز با سبک پوشش همبستگی قوی معکوس و معنادار نشان میدهد؛ به این معنا که هرچه پایبندی دینی مردان در بعد مناسکی بیشتر باشد، مدگرایی در پوشش آنان کمتر و تمایل آنان به سبک پوششی سنتی و رسمی بیشتر میشود. مطابق یافتههای پژوهش، سبک پوشش با متغیر ارزشها و نگرشهای پاسخگویان همبستگی معناداری دارد، اما برای دختران و پسران نتیجة متفاوتی را نشان میدهد: این رابطه در میان پسران مستقیم و در میان دختران معکوس است؛ یعنی هرچه ارزشها و نگرشهای دختران سنتیتر باشد، گرایش آنها به سبک پوشش مدرن بیشتر است. این الگو در مهمانیها با سبک پوشش زنانه و لباسهای با پوشانندگی کمتر و در فضاهای عمومی با پوشش غیراسلامی (جلوهگرانه) خود را نشان میدهد.
سید احمد فیروزآبادی؛ حسین راغفر؛ هیوا احمدی
چکیده
در یک دهه اخیر بازار و تجارت مرزی در شهرستان بانه پیامدهای مختلفی داشته که در طول تاریخ این شهرستان بیسایقه بوده است. هدف پژوهش حاضر، معنا کاوی دیدگاه و ذهنیات افراد وتفسیر آنان از تحولات ارزشی در جامعه بانه میباشد. از روش نظریه زمینهای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. به اقتضای روش تحقیق اطلاعات با استفاده از فن مصاحبه ...
بیشتر
در یک دهه اخیر بازار و تجارت مرزی در شهرستان بانه پیامدهای مختلفی داشته که در طول تاریخ این شهرستان بیسایقه بوده است. هدف پژوهش حاضر، معنا کاوی دیدگاه و ذهنیات افراد وتفسیر آنان از تحولات ارزشی در جامعه بانه میباشد. از روش نظریه زمینهای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. به اقتضای روش تحقیق اطلاعات با استفاده از فن مصاحبه عمیق و اسناد و مدارک جمعآوری شده است و همچنین با روش نمونهگیری هدفمند، دو گروه متفاوت از افراد یعنی بازاریان (تعداد: 13 نفر) و فرهنگیان (تعداد: 14) انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتهاند. سه مرحله اصلی کدگذاری برای هر دو گروه به طور جداگانه اجرا و در اخر کلیه مقولات هر دو گروه در سطحی انتزاعی بالاتر و تحت 18 مقوله نهایی ادغام شدند. این مقولات عباتند از: فقر تاریخی و سختی معیشت- بهبود زندگی بازاریان- بازدهی بالای مشارکت اقتصادی- ضعف بخش صنعت- بازدهی نامناسب کشاورزی و باغبانی- رونق بازار و تجارت مرزی- ارزش زادیی از تحصیلات عالی- کنشگری اقتصادی- بازاری شدن- کنش فرادستی شدن- کنش ترک تحصیل- سیطره پول- راحت طلبی- خودانگارگی- ارزش یافتن هویت مادی- ارزش یافتن منزلت مادی- افت کیفی تحصیل و دلزدگی از آن- تضعیف منزلت روحانیون و فرهنگیان. مقولات مذکور در مدل پارادایمی/ نظریة زمینهای درک تحولات ارزشی صورتبندی شدند.
محمدصدیق محمدی؛ محمد گنجی؛ یعقوب احمدی
چکیده
اصطلاح خشونت ساختاری شیوهای برای توصیف وضعیتی اجتماعی است که در آن به انسانها صدمه وارد میشود. اندیشمندان این حوزه، خشونت ساختاری را تنزلی اجتنابپذیر در رفع نیازهای انسانی میدانند. در پژوهش حاضر، با تأکید بر تنزل در برخی شاخصهای اساسی اقتصادی و اجتماعی، بهمنزلة مصادیق و نمودهای خشونت ساختاری، به این پرسشها پاسخ داده ...
بیشتر
اصطلاح خشونت ساختاری شیوهای برای توصیف وضعیتی اجتماعی است که در آن به انسانها صدمه وارد میشود. اندیشمندان این حوزه، خشونت ساختاری را تنزلی اجتنابپذیر در رفع نیازهای انسانی میدانند. در پژوهش حاضر، با تأکید بر تنزل در برخی شاخصهای اساسی اقتصادی و اجتماعی، بهمنزلة مصادیق و نمودهای خشونت ساختاری، به این پرسشها پاسخ داده میشود که وضعیت خشونت ساختاری در شهر سنندج چگونه است و نشانهها و شاخصهای خشونت ساختاری چه دلایل و عوارضی ممکن است داشته باشند. بدینمنظور، با تحلیل ثانویة دادههای مؤسسات ارائة اطلاعات و پژوهشهای انجامشده، مقولة خشونت ساختاری در شهر سنندج تبیین شده است. یافتهها حاکی از آن است که از نظر شاخصهای اقتصادیِ خشونت ساختاری، شهر سنندج رتبة دوم را در میان مراکز استانهای دارای بیشترین آمار بیکاری به خود اختصاص داده و جایگاه نامطلوبی در میان مراکز استانها از نظر رقابتپذیری اقتصادی دارد و جزء فقیرترین مراکز استانهای کشور است. از لحاظ شاخصهای اجتماعیِ خشونت ساختاری نیز این شهر از نظر توسعهیافتگی در شاخصهای بهداشت و درمان در جایگاه بیستوپنجم است و از نظر کیفیت زندگی در جایگاه متوسط رو به پایین قرار دارد. نتایج پژوهش نشاندهندة وجود خشونت ساختاری در شهر سنندج است. مسئلهای که پیامدهای آن را میتوان در مسائلی نظیر خشونتهای بینفردی، افت سرمایة اجتماعی و کاهش مشارکت سیاسی جستوجو کرد.
زهرا میرحسینی؛ مرضیه ابراهیمی
چکیده
مقاله ی حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف مطالعه تجربه ی زیسته کودکان و نوجوانان خانواده های والد زندانی انجام شده است. محققان کوشیدهاند پیامدهای زندانیشدن والدین را در زندگی کودکان دریابند و شرح روایتهای کودکان را در اینباره مطالعه کنند. بهاینمنظور، با 20 کودک و نوجوان 10 تا 18 سالة ساکن شهر تهران، ...
بیشتر
مقاله ی حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی و پدیدارشناسانه است که با هدف مطالعه تجربه ی زیسته کودکان و نوجوانان خانواده های والد زندانی انجام شده است. محققان کوشیدهاند پیامدهای زندانیشدن والدین را در زندگی کودکان دریابند و شرح روایتهای کودکان را در اینباره مطالعه کنند. بهاینمنظور، با 20 کودک و نوجوان 10 تا 18 سالة ساکن شهر تهران، که دستکم یکی از والدین آنها در زندان بهسر میبرد، مصاحبههای عمیق کیفی صورت گرفته است. طبق یافتههای تحقیق، پیامدهای حبس والدین در چهار مقولة اصلی دستهبندی میشود: ازهمگسیختگی و آشفتگی خانواده، تغییر جریان عادی زندگی، طردشدگی، سرخوردگی و ناامیدی، و نیز ننگها و انگها. علاوهبراین، یافتهها نشان داد ویژگیهای زمینهای این کودکان و نوجوانان، نظیر سن و جنسیت آنها، و در کنار آن جنسیت والد زندانی و نوع جرم او، در تجربة زیستة مصاحبهشوندگان و نیز در پیامدهای بهوجودآمده در زندگی آنها نقش مؤثری دارد. بااینحال، با توجه به کیفیبودن پژوهش، نویسندگان بههیچوجه قصد تعمیم یافتهها را ندارند.