احمد جعفری؛ سید حسین سراج زاده؛ ابراهیم توفیق
چکیده
از منظر گفتمان فرهنگی امنیتمدار، فرهنگ برای حکومت اهمیت راهبردی دارد، چون با امنیت و توسعۀ جامعه پیوند خورده است. از این نظر، مهندسی فرهنگی برای خلق ملتی یک پارچه اساسی است. ملتی که توانایی احیای تمدن نوین اسلامی در آینده را داشته باشد. اساساً، این گفتمان اعضای جمعیت را به صورت مادۀ خامی برای ملت-سازی میبیند و اگر چنین چیزی در افراد ...
بیشتر
از منظر گفتمان فرهنگی امنیتمدار، فرهنگ برای حکومت اهمیت راهبردی دارد، چون با امنیت و توسعۀ جامعه پیوند خورده است. از این نظر، مهندسی فرهنگی برای خلق ملتی یک پارچه اساسی است. ملتی که توانایی احیای تمدن نوین اسلامی در آینده را داشته باشد. اساساً، این گفتمان اعضای جمعیت را به صورت مادۀ خامی برای ملت-سازی میبیند و اگر چنین چیزی در افراد به چشم نخورد مایۀ نگرانی خواهد بود. ذیل این گفتمان، دستگاه سیاستگذاری فرهنگی سازوکار مناسبی برای تبدیل افراد به سوژههای منقاد است. در پژوهش حاضر، روش تبارشناسی برای فهم شرایطی به کار میرود که شکلگیری این گفتمان را ممکن کرده است. یافتهها حاکی از آن هستند که شکست دولت در خلق سوژههای منقاد به غلبه یک رویکرد محافظهکار در سیاستگذاری فرهنگی منجر میشود. به صورت ساختاری، توانایی دولت برای خلق سوژههای مطلوب، به ظرفیت آن برای تامین رفاه شهروندان بستگی دارد؛ اما در دوران پس از جنگ، اصلاحات اقتصادی مبتنی بر تعدیل ساختاری و پایبندی دولت به پس کشیدن از سیاست اجتماعی، به طرد اجتماعی گسترده منتهی شد. در نتیجه، توانایی سوژهسازی دولت به شدت تضعیف شد. در این شرایط، واقعیت اجتماعی به چشم نخبگان سیاستگذار به صورت تهدید دیده شد. در مواجهه با این تهدید، تمایل دولت برای امنیتیسازی و پلیسیسازی سیاستگذاری فرهنگی افزایش یافت.
کرم حبیبپور گتابی؛ ندا عطاالهی
چکیده
تحولات ساختاری و ارزشی ایجادشده در جامعه، مناسبات درونی خانواده ازجمله نحوة مواجهه و مناسبات نسلی با سالمندان را دستخوش تغییر کرده است. با ابتنای بر این جریان، پژوهش حاضر به توصیف عمیق تجارب سالمندان از طردشدگی در روابط خانوادگی میپردازد. این پژوهش با روششناسی کیفی، روش پدیدارشناسی توصیفی، روش نمونهگیری هدفمند با استراتژی ...
بیشتر
تحولات ساختاری و ارزشی ایجادشده در جامعه، مناسبات درونی خانواده ازجمله نحوة مواجهه و مناسبات نسلی با سالمندان را دستخوش تغییر کرده است. با ابتنای بر این جریان، پژوهش حاضر به توصیف عمیق تجارب سالمندان از طردشدگی در روابط خانوادگی میپردازد. این پژوهش با روششناسی کیفی، روش پدیدارشناسی توصیفی، روش نمونهگیری هدفمند با استراتژی حداکثر تغییرات و تکنیک مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته با 12 نفر از زنان و مردان سالمند 60 سال و بالاتر شهر کرج انجام گرفت و مصاحبهها با استراتژی پیشنهادی کولایزی تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل تجارب زیستة سالمندان از طردشدگی در روابط خانوادگی، در چهار تم نوظهور شامل «احساس حذفشدگی»، «تنهایی و فقدان حکشدگی اجتماعی»، «زندگی با استیگمای (داغ ننگ) سنی» و «رنجبُردن و ترس از سَربارشدن» به دست آمد. پدیدة محوری تحقیق که دلالت بر ذات فراگیر تجربة طرد سالمندان در روابط خانوادگی دارد، سالمندی و بازتولید طرد بود که حاکی از آن است که طردشدگی سالمندان یک کلّیت با مجموعهای از عناصر متداخل و با رابطة دیالکتیک و سیّال است که طردشدگی در یکی از ابعاد آن، سبب طردشدگی در سایر ابعاد هم میشود.
جبار رحمانی
چکیده
پیاده روی زیارت اربعین یکی از پدیده های بزرگی است که در سال های اخیر در جهان شیعی رواج یافته و منجر به تحول گسترده ای در سیاست های آیینی در جامعه ایران شده است. در دهه اخیر شاهد روند بسیار سریع رشد مشارکت مردم در این آیین را شاهد هستیم، به همین سبب، از یکسو توسط حکومت به یکی از نقاط کلیدی نمایش موفقیت ها و مشروعیت آن تبدیل شده و ...
بیشتر
پیاده روی زیارت اربعین یکی از پدیده های بزرگی است که در سال های اخیر در جهان شیعی رواج یافته و منجر به تحول گسترده ای در سیاست های آیینی در جامعه ایران شده است. در دهه اخیر شاهد روند بسیار سریع رشد مشارکت مردم در این آیین را شاهد هستیم، به همین سبب، از یکسو توسط حکومت به یکی از نقاط کلیدی نمایش موفقیت ها و مشروعیت آن تبدیل شده و از سوی دیگر از جانب منتقدان به عرصه ای برای نقدهای اقتصاد سیاسی دین در ایران بدل شده است. از این رو چالشی عمیق میان روایت های مختلف در تحلیل و ارزیابی این پدیده در رسانه های علمی و عمومی کشور جاری است.در این مقاله تلاش شده با توجه به تجربه های زیسته و مشارکت در همایش ها و نشست های مختلف درباره این آیین و همچنین بررسی همه مقالات علمی فارسی در این باره و رجوع به سایر منابع مکتوب موجود، به الگوهای اصلی بازنمایی این رویداد آیینی پرداخته شود. برای این کار از مفاهیم اتوپیا، ایدیولوژی و هترتوپیا استفاده شده است.نتایج این پژوهش بر آنست که دو گفتمان اصلی و غالب را می توان مورد بازشناسی قرار داد: گفتمانی که می توان آن را متعلق به جبهه انقلاب و معتقدان به انقلاب اسلامی و حکومت دانست. این گفتمان تلاش کرده در این واقعه، اتوپیاهای و آرمانهای خودش را جستجو کند و در نهایت با نوعی شبیه سازی ضمنی میان آن اتوپیا و مدعیات گفتمان حکومتی در ایران از آن به مثابه ایدیولوژی ای برای مشروعیت بخشی به این نظم سیاسی استفاده کند و نشان بدهد این آیین بزرگ دقیقا در امتداد گفتمان انقلاب اسلامی (یا موازی با آن) است. از سوی دیگر، منتقدان با نگاهی وارونه سعی دارند همه دستکاری های سیاسی در واقعیت ها را در نمونه این آیین نشان بدهند و ناکارآمدی های بنیادین نظم سیاسی را از خلال آن به نقد بکشند. به همین سبب آن را به مثابه هترتوپیایی برای نقد وضع موجود در نظر گرفته اند. هرچند گفتمان های فرعی دیگری نیز می توان در کنار این دو گفتمان اصلی مطرح کرد. اما انها بازنمایی رسانه ای خاصی نداشته اند.
حنانه سادات صادقی؛ فا طمه ترابی؛ حسن عینی-زیناب؛ محمود قاضی طباطبایی؛ محمد حیدرزاده
چکیده
اگرچه ایران به اهداف برنامهی اقدام برای کاهش میزان مردهزایی (۱۲ مردهزایی یا کمتر به ازای ۱۰۰۰ تولد تا سال ۲۰۳۰) در سطح ملی دست یافته است، اما هنوز نابرابریهای زمینهای (اجتماعی-اقتصادی و جغرافیایی) قابل توجهی در مردهزایی وجود دارد. هدف این مطالعه تبیین تلاقی نابرابریهای زمینهای در مردهزایی، با استفاده از رویکرد تلاقی ...
بیشتر
اگرچه ایران به اهداف برنامهی اقدام برای کاهش میزان مردهزایی (۱۲ مردهزایی یا کمتر به ازای ۱۰۰۰ تولد تا سال ۲۰۳۰) در سطح ملی دست یافته است، اما هنوز نابرابریهای زمینهای (اجتماعی-اقتصادی و جغرافیایی) قابل توجهی در مردهزایی وجود دارد. هدف این مطالعه تبیین تلاقی نابرابریهای زمینهای در مردهزایی، با استفاده از رویکرد تلاقی است که مکگیببون در زمینه حق دسترسی به مراقبت های بهداشتی، مطرح میکند. در این مطالعه از دادههای سامانه ایمان وزرات بهداشت برای بازهی زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ استفاده شده است. شاخصهای استخراج شده از این مطالعه نشان دادند مادرانی که همزمان چندین محرومیت را تجربه میکنند (مثل مادران غیرایرانیِ که در منطقه پنج جغرافیایی (شرق کشور) زایمان میکنند، یا مادرانِ فاقد بیمهی بالای ۴۵ سال) در مقایسه با همتایان برخودار خود با شدت بیشتری مردهزایی را تجربه میکنند. بر اساس نتایج بدست آمده، تلاقی سه حوزهی تعیین کننده های اجتماعی سلامت (تحصیلات، نوع بیمارستان و نوع بیمه)، ایسم ها (ملیت و سن مادر) و بستر جغرافیایی-مکانی (شهری-روستایی، منطقه جغرافیایی محلزایمان) میتوانند با یکدیگر همافزایی ایجاد کنند و باعث شوند که گروههایی از مادران که از آسیبپذیرترین اقشار جامعه هستند، بیشتر مورد نابرابری قرار گیرند. پیشنهادِ سیاستیِ این مطالعه، کاهش نابرابری در مردهزایی، با در نظر گرفتن تلاقی نابرابریها، به جای در نظرگرفتن محورهای منفرد نابرابری است.
فاطمه غلامی؛ مریم قاضی نژاد؛ سهیلا صادقی
چکیده
این پژوهش درصدد است که تجربهی زیسته زنان فروشنده شاغل در مراکز خرید جدید را شرح دهد و به دلالتهای معنایی آن دست یابد. پاساژها و مالها طی سال های اخیر، در کلانشهرهایی همچون تهران گسترش یافته و اشکالی از فرهنگ مصرفی در جامعه و نیز، کار غیررسمی و زنانه شدن نیروی کار و چالشهای آن را به نمایش میگذارند. پژوهش حاضر با روش نظریه ...
بیشتر
این پژوهش درصدد است که تجربهی زیسته زنان فروشنده شاغل در مراکز خرید جدید را شرح دهد و به دلالتهای معنایی آن دست یابد. پاساژها و مالها طی سال های اخیر، در کلانشهرهایی همچون تهران گسترش یافته و اشکالی از فرهنگ مصرفی در جامعه و نیز، کار غیررسمی و زنانه شدن نیروی کار و چالشهای آن را به نمایش میگذارند. پژوهش حاضر با روش نظریه زمینهای به انجام رسیده است. برای انتخاب نمونهها از روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمهساخت یافته استفاده شده است. در نمونه پژوهش، 30 نفر از زنان فروشنده شاغل در مراکز خرید مشارکت داشته اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینهها و شرایط علّی همچون خودگردانی اقتصادی، دسترسی آسان به شغل فروشندگی، زنانه بودن محیط کار، فرصتی برای دیده شدن و بازتعریف هویت زنانه در واکاوی تجربه زیسته زنان شاغل، نقش داشتهاند. در این میان، نادیده گرفتن قوانین کار، بدن های کار شامل، بدن نمایشی (تحمیل کدهای پوششی و آرایشی و الگوی مدل - فروشنده) و بدن مراقبتی، خوشرویی تصنعی، و عقلانیت مشتریمداری به عنوان راهبردها و علاقه مندی به شغل فروشندگی به عنوان شرایط مداخله گر عمل میکنند. بر اساس مطالعهی حاضر، تجربهی زیسته زنان فروشنده در مراکز خرید، تن دادن به فرودستی، شخصیت شناسی، و از خود بیگانگی را در پی داشته است. مقولهی هسته نیز به «فروشندگی به مثابه بهرهکشی»، دلالت دارد.
مازیار نیکدل کلاشمی؛ حسن چاوشیان؛ محمد مهدی رحمتی
چکیده
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی با رویکرد کیفی، به مطالعه دینداری و دنیوی شدن در میان پسران 18-17 ساله در شهر صومعه سرا می پردازد. این مطالعه در صدد آن است تا دریابد افراد چه تفسیری از دین دارند و سازوکار شکل گیری دینداری آنان چگونه است. همچنین، این مطالعه بر آن است تا به بازبینی دنیوی شدن در میان آنان بپردازد. برای انجام این ...
بیشتر
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی با رویکرد کیفی، به مطالعه دینداری و دنیوی شدن در میان پسران 18-17 ساله در شهر صومعه سرا می پردازد. این مطالعه در صدد آن است تا دریابد افراد چه تفسیری از دین دارند و سازوکار شکل گیری دینداری آنان چگونه است. همچنین، این مطالعه بر آن است تا به بازبینی دنیوی شدن در میان آنان بپردازد. برای انجام این مطالعه، از حوزه های نظری معاصر در جامعه شناسی دین و روش کدگذاری مضمونی استفاده شده است. چهارچوب مفهومی این مطالعه برگرفته از رویکردهای نظری رابرت بلا و مردیت مگوایر در حوزه دین است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته در میان پانزده نفر از جوانان - عمدتاً دانش آموز- و با روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشاندهنده آن است که بسیاری از دانش آموزان تفسیری شخصی از معنویت دارند و شکل دینداری آنها به صورت رسمی نیست. همچنین، دنیوی شدن در میان آنان در دو سطح فریضه های عملی و سطح شناختی مشهود است.